امروز یه جایی بودم که اکس عشقمو دیدم
البته دیگه عشق نیست
فهمیدم باهاش چت می‌کنه:)
بهش گفته بود دلم برات تنگ شده میشه ببینمت و این حرفا
اولش طبیعتاً باور نکردم
اما رلم برام یه چیزی سفارش داده بود (کیک تولد)
تولدم چندروز پیش بود
بعد راجب یه چیزایی حرف زدیم و من گفتم جمعه تولدمه میخام باهاش برم بیرون ک اون گفت مگه هفته پیش نبود؟
گفتم از کجا میدونی گفت برات کیک سفارش داده بود:)
بعد فهمیدم که واقعا این کارو کرده
من یک سال و نیمه که دوسش دارم
اونم ثابت کرده بودواقعا
اما اینجوری شد
خیانت
خیانتکاری بیش نیس
نفهمیدم چرا 🤦♀️😐اکس و رلت باهم دوستن؟😐
نفهمیدم چیشد
خودمم با اکسم حرف زدم ولی نه اونجوری که بگم دلم تنگ شده و فلان
و درحد یه هفته بوده
اونم به طوردوستانه
ولی این بهش گفته دلم برات تنگ شده و اینا
تازه منم پنهون کرده از همه:)
هفته بعد معلوم میشه
من که نفهمیدم چی شد
به صورت خلاصه بگم
امروز فهمیدم رلم با اکس خودش حرف میزده
اونم نه دوستانه
