نباید های زندگی

قربونت خواهری بخدا این زمونه ایجورن یهو دلت براکسی تنگ میشه میری سری میزنی یا زنگی میزنی دور برشون میداره یاد گرفتم هزارسالم بگذره طرف خدقلش۳ بار بهم سر یا زنگ بزنه بعد من اونم با دعوت خونش برم یا زنگ بزنم، زیاد در دسترس نباشی بهتره بخدا، دوبار ب کسی زنگ میزنی یا ج نمیده یا سرد برخورد میکنه بحایی رسیدم تخم چشمم تا ازم نظر نخواد نظر ندم زنگ نزنه زنگ نزنم نیاد پیشم پیشش نرم بیخیال روزگار اینجور شده، شوخیم میکنی تو روت درمیان و حرف ناجوری بهت میزنن و سبک میشی کسی باهام شوخی کنه قیافم میره توهم طرف میشه بار اول و اخرش اینجوری محترمانه تر برخورد میکنن هر چیزیو بخودشون اجازه نمیدن بگن و بپرونن خیلی بهتر و سرسنگینترم

قریونت عزیزدلم، تحربه های تلخ و شیرینم بود ک گفتم ۲۶ سالمه ولی ب اندازه  ۲۶۰ سال تجربه و سختی وخوشی کشیدم و دیدم وچشیدم بهترین راه برای ارامشم توی زندگی اینا بود ک گفتم کلی زندگیم تغییر کرد وراضیم

آره ارتباط با آدما خیلی سخت شده ، من که فعلا چپیدم تو غار تنهایی خودم که بیشتر از این ضربه نخورم 🥲

اره واقعا حق داری