اسدی یه زن عشوه گر تو بیمه هست و فروشنده شوهرم دوسال پیش منو واسه خرید برد پیشش رفتیم خرید کنین بهم گفت چه حسی داری با برادرت اومدی خرید منم گفتم شوهرمه و شووهرمم چشمک میزد میگفت نگو. شوهرمه4 تا خانوم بیمه رو اینور اونور می بردو پولشو می گرفت تا اینکه دیدم زود زود به هم زنگ میزنن و از شوهرم علتش و پرسیدم گفت واسه اسدی و شوهرش سند کارخونه میگیرم تازگی ها هم شنیدم شوهرم تو قهوه خونه به اسدی زنگ زده و گفته رفتی باشگاه اون گفته اره حموم بیا ناهار خونه کسی نیست یکی از اقوام اومد بهم گفت که من باورنکردم بعد تازگی ها دستکش تو ماشینش دیدم گفت واسه اسدی هست گفت بزنگ بهش اسدی گفت اره مال منه شوهرمم گفت نیدم شوهرت بیاره واست تا اینکه فهمیدم اسدی شوهر نداره سه سال پیش طلاق گرفته و حضانتش دست شوهر قبلیش هست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.