مادرشوهرم کوچه روبرومه اما دریغ از یه کمک اونوقت رفته پنج ماهه خونه حاریم اون استراخت مطلقه.شانس ندارم بخدا مادرمم مشکل پا داره و کمر باواکرراه میرع خونم طبقه سومه نمیتونه یاد اسانسور ندارم خاهردوقلومم بچه کوچیک داره و رو بچش حساسه دعواشون نشه یبار.شوهرم میکه بعد عید پسرا میفرسته مهد اما من توزمستون دلم گرفته همش توخونم😭
میدونی دلم ازچی میسوزه خودشم مث من بچهاش پشت هم بودن میکه کسی کمکم نکرد الان منودرک نمیکنه شغل برادرشوهرم دولتیه دوظهزخونست اما من بدبخت ۱۱شب مباد سوهرم بازمیره اونحا خونه من نزدیکشه نمیاد .همین حاریم حاملگیتی قبلیشم لستراختی بود مباوردش خوتش نه ماه پیشش بود .من بوه اولم شش ماه بود دومی حامله سدم دومی شش بود سومی رو اما یه روزم نیامد کمکم.خلاصه خامله بودم دوتا بچه زیر دوسال داشتم کم میاوردم باهم مشکلم نداریم اما کلا دستم نمک نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
