سلام به همه شما عزیزان
راستیتش دوستان جریان ازاین قراره که بعداز روز مادر خالم میپرسه شوهرت برات چی گرفته جواب ندادم
دوباره ازمامانم میپرسه میگه نمیدونم خواهر شوهرش چی براش خریده
خالم میگه مگه میشه دروغ نگو
باز خالم به پدربزرگم میگه زنگ بزن وبپرس
مامانم میگه پدر جان شوهرم برام کیف خریده دختر هاهم ظرف خریدن
پسرم تبریک گفته تلفنی عروسمم که زنگ هم نزده
شوهرفاطمه هم نمیدونم چی براش خریده
پدربزرگم میگه:چرا شوهرتو مثل شوهر خواهرت برات طلا نخریده مگه چقدر میخواسته خرج کنه ؟😠
مامانم میگه بابا جان شوهرش رییس بانکه برای اونا پولی نیست ولی شوهر من کارمنده بازنشسته تازه بنایی هم داریم
حالا خالم فردا میخواد بیاد خونمون
منم شوهرم چون حساباش مسدود بوده برام چیزی نگرفته اگربگم نگرفته آبروم رو میبره
اگربگم گرفته میگه برو بیار ببینم
چیکارکنم ؟کلافه شدم ازصبح گریه ام گرفته
