تکه کلام مادرم اینه ک من آرزومه هیچکس نیاد خونه ام
و واقعا هم هیچکس نمیره خونشون همه رو یجوری رونده
بخدا من یبار رفتم شهرمون خونه خودم کرونا گرفتم مامانم دوبار غذا فرستاد دیگ میشینه پیش فامیل در همسایه منت اون دوبار غذا رو میذاره
یاد اون خوبیایی ک کردم براشون میفتم آتیش میگیرم ک اون خوبیا هیچ ولی دوبار غذا فرستادن منت میذاره
بخدا خود خدا هم از خلقت بعضی بنده هاش در تعجب