2777
2789

امروز حوالی ظهر برای خلوت کوتاهی رفتم سمت اسکله..پسر جوانی اونجا نشسته بود و زیر لب آوازی زمزمه میکرد،رد که شدم گفت آبجی برام دعا کن زندگی کنم..راستش بنا به اخلاقیات بی توجه رد شدم اما یکم به حرفش فک کردم برگشتم دیدم روی صخره ایستاده و مشغول به کشیدن سیگاری! اومدم سمتش گفتم اگه میخوای صحبت کنی من میشنوم..یهو بغضش ترکید خیلی برای من که کلا دل نازک م صحنه ی دردناکی بود ....حرف زد حرف زد حرف زد

گفت چهارشبه میاد اونجا که خودکشی کنه..یکی از دلایلش دیه ی ۷ میلیونی بود...متوجهید ۷ میلیون داشت این آدم رو به قعر دریا پرت میکرد...در نهایت گفتمش ببخش که کاری ازم بر نمیاد 

گفت به غریبه ای نیاز داشتم که قضاوتم نکنه خیلی حرف زدم نه کلیشه ی امیدوار کننده ...

دعوتش کردم به پذیرش به چیزی که خودم هنوز بهش نرسیدم...من اومدم اما نمیدونم اون جوان چند روز دیگه دوام میاره...

آن خط سوم منم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کاش یه شماره ای چیزی ازش میگرفتی  اگه حقیقت داشت من هست تومن رو میدم بهش

راستش گریه که کرد گفت خیلی ناراحتم که بغضم شکسته 

غرور توامانی داشت..منم ازین جهت چیزی نگفتمش 

آن خط سوم منم...
ادامه... در نهایت آن جوان چاقویی کشید و بیخ گلویم گذاشت. کیف و وسایلم را گرفت و مرا به درون دریای ب ...

اینکه حرفه ی من نویسندگیه و به سبک ادبیات نوشتار خودم نوشتم شما رو ارجاع داد به مجله ی زرد؟؟


آن خط سوم منم...
شاید دروغ گفته قصدش تیغ زدن بوده نه اینکه خانما هم احساسین در هر حال الله اعلم

ددرخواستی نکرد اصلا من صرفا شنونده ی اندوه اون آدم بودم 

آن خط سوم منم...
کمک کردن خیلی خوبه ولی اول خوب تحقیق کنید  همه چیز پیشرفت کرده حتی کلاهبرداری

ددرخواست کمک نکرد فقط گوشی برای شنیدن لازم داشت اون لحظه ی خاص

آن خط سوم منم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 16 ساعت پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز