2777
2789

میخام از زندگیم و تصمیم به طلاقم بگم ،تنها جایی ک برای مشورت ب ذهنم رسید همینجا بود 

همه چیزو از قبل تایپ کردم 

اگر هستید بگید ک حداقل بدونم برای خودم تعریف نمیکنم ،و لطفا اگرم اومدید توی تاپیک از اول پای حرفام بشینید و نظر اخرتونو بگید 


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

هستم 

لایک پلیز🙏

گاهی ازم میپرسن چی با خودت زیر لب میخونی ؟!... در جواب میگم آیت الکرسی❤️ آیت الکرسی برای همه چی ...تو خیابن اموبولانس ، ماشین پلیس ، آتش نشانی میبینم...میخونم... از جلو بیمارستان،زندان رد میشم...میخونم... از قبرستون رد میشم...میخونم...آدم نیازمند میبینم ... میخونم ...حتی واسه تک تک لباس هایی که میدوزمو میدم دست صاحبش هم میخونم... میخونم...میخونم به این نیت که خدا سلامتی بده ، رفع گرفتاری کنه ، امانت به سلامت برسه...میخونم برای اینکه برسه به داد کسی که نیاز داره...خدارو چه دیدی...شاید اینطوری گره از کار منم وا شد

بگوو

امیدوارم مادرشوهر و خواهرشوهرای گلم‌«البته گل های قالی»هر وقت برن بدی منو به شوهرم بگن تبدیل به سنگ بشن...😐..............دوستان ،برای صاحب خونه شدنم لطفا نفری ی صلوات بفرستید.




خلاصه ای زندگیم میگم لطفا با منطق و نظر درست راهکار بدید ، چون دیشب به شوهرم درمورد طلاق حرف زدم 


من ی دختر ۲۰ ساله هستم ،مادرمو از بچگی از دست دادم ، پارسال عروس خالم شدم و الان ۹ ماه هست ک سر زندگیم هستم ،طبقع بالای خالم زندگی میکنیم و حتی حیاطمون هم مشترک هست و در یا زنگ جدایی نداریم 

شوهرم تک پسر هست و کارش با پدرش شریکی هست 

اینم در نظر داشته باشید روز اولی ک اومد خواستگاریم من تموم معیار هام رو بیان کردم و گفتم و ایشون همه چیز رو قبول کرد 

مشکل اصلیم وابستگی بیش از اندازه شوهرم ب خونوادش هست ، جوری ک من توی زندگیم هیچ حد و مرز و هیچ حریمی با خونوادع شوهرم ندارم ، هرکاری هرچیزی هراتفاقی ک توی زندگی مشترک منو شوهرم باشه حتما خونوادش از همه تصمیمات خبر دارن و هیچ چیز پنهانی یا حرف خصوصی توی زندگی مشترکم وجود نداره ،چون هم شوهرم همه رو به خونواده اش میگه و کلا خیلی باهم دیگه راحت هستن ، کلا از همه چیز حتی کوچیک ترین اتفاقات حتی فیلم دیدن همدیگه خبر داریم ،حالا این نزدیکی رو اینجور بیان کردم ک بفهمید تا چ حد صمیمی و نزدیکی زیادی با خونواده شوهرم داریم

لطفا اگ هستید پستامو ک میزارم لایک کنید ک حداقل بفهمم کسی هست ک کمک کنه یا نظر بدع ،الان همه پستارو ک تایپ کردم میزارم ممنون بچه ها ،باور کنید ب روح مادرم حالم خوب نیست ، ب بن بست زندگیم رسیدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز