2777
2789
سلام دوستان

به فکرم رسید این سوال ها رو بپرسم و هر کی دوست داشت به اختصار جواب بده، چون خیلی ها هستن که تازه ازدواج کردن و یا در حال ازدواج هستن و با همین جواب های کوتاه ما می تونه بهشون کمک بشه. مثلا خود من بحث های سال اول ازدواج برام خیلی بزرگ و غیر قابل هضم بود ولی بعدا فهمیدم واسه خیلی ها این اختلاف های کوچیک پیش میاد و با گذران زمان حل میشه و می تونستم بهتر با این مسائل کنار بیام و تلخش نکنم.
به نظرم بهتر خلاصه تو چهار بخش توضیح بدید. از خودم شروع می کنم.

1. 2 سال ازدواج کردم
2. 6 ماه بعد عروسی بدترین دوران بود
3. به دلیل اختلاف نظر های کوچک که به چشم هر دومون خیلی بزرگ میومد و غرور و لجبازی هر دومون، که کم کم با رفع سوتفاهم ها و صحبت و سعی در برخورد درست و به دور از لجبازی کاملا مشکلمون حل شد و الان بعد 1 سال و نیم تقریبا از 100 به 15 رسیده.
4. نتیجه من این شد که به دلیل تازه وارد شدن به خونه جدید، اختلافاتی که شاید تو منزل پدر مادر خیلی کوچیک جلوه می کرد تا یک مدت تو زندگی جدیدمون الکی بزرگ جلوه می کنه تا حدی که ممکن فکر کنی ازدواج اشتباهی داشتی اما اگه به خودت زمان بدی همه چی درست میشه.
انسانهای ضعیف انتقام میگیرند، انسانهای قوی می بخشند اما انسانهای باهوشند که نادیده می گیرند.
من 12 ساله ازدواج کردم

سال اول جهنم واقعی بود به خیلی دلایل که توضیحش مثنوی هفتاد من کاغذه و دلم نمیخواد یاد اون دوران بیوفتم

تا 3 سال بعدیش هم سخت بود و خوشی نداشتم ولی سال چهارم که باردار شدم انگار همه چیز در حال تغییر بود

پسرم که دنیا اومد سه ماه بعد یه حادثه بدی برای همسرم اتفاق افتاد که به قول خودش تاوان خطاهای گذشته اش

بود و دقیقا بعد از اون همه چیز رو به راه شد و دیگه هیچ مشکلی نداشته و نداریم

الان هم خوشحالم که تو سالهای سختی در مورد مشکلاتم با هیچ کس حرف نزدم و خودم به تنهایی باهاشون رو به رو

شدم چون مطمئنم اگه خانوادم در جریان قرار میگرفتن همون سال اول جدا میشدیم.
زنانی که کتاب می‌‌خوانندبرای جوامع نابرابر و مرد سالار خطرناکند.زیرا آنها با مطالعه می‌‌تواننددنیایی بهتر را تصور و برای به وجود آوردنش مبارزه کنند!                                                     (لینک گروه تلگرام مشاوره @visionclinic)               

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من سال 88 عقد کردم دوران عقدم خوب بود
89 عروسی کردم و دقیقا منم 6 ماه بعد عروسی مشکلاتم اوجش بود دعوا با مادرشوهر و شوهر و...
که حدو 4 ماه وحشتناک بود حتی به فکر جدایی بودم اما الان خندم میگیره که چنین فکری میکردم
تا بالاخره حل شد از اون موقع روابط مسالمت آمیز داریم و اکنون از زندگیم راضیم
سال اول خیلی سخته
ببخش باران!تو می باری و ماهی شسته نمی شویم…!
ممنون از همه دوستانی که جواب میدن. فکر میکنم ممکنه کسی تجربه ای داشته باشه که به درد دیگری بخوره.
انسانهای ضعیف انتقام میگیرند، انسانهای قوی می بخشند اما انسانهای باهوشند که نادیده می گیرند.
6 ساله ازدواج کردم بدترین دوران زندگیم الانه اونم به خاطر مشکلات مالیه که ایشالا هر چه زودتر رفع می شه وگرنه نه جنگی بوده نه دعوا
موضوع انشا : خوش بختی …

به نام خـدا

خوش بختی یعنی قلب پـدر و مادرت بتپد …

پایـان !!!

.




4سال ازدواج کردم و9ماه اول بدترین روزهابودبدلیل اختلاف سلیقه واینکه بلدنبودیم غرورمون روکناربذاریم تاخوش باشیم ویکسری مشکلات مالی وجانی ولی خداروشکربعداون زمان بهترین زندگی روداریم وازهمه چیزراضی هستیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم....میشه براشادی روح پدرم وهمه رفتگان یه فاتحه و صلوات بفرستید....ممنونم
نکته مهم تو سالهای اول ازدواج اینه که بزرگترها و خانواده ها رو وارد نکنیم تا کم کم بتونیم با هم کنار بیاییم
زنانی که کتاب می‌‌خوانندبرای جوامع نابرابر و مرد سالار خطرناکند.زیرا آنها با مطالعه می‌‌تواننددنیایی بهتر را تصور و برای به وجود آوردنش مبارزه کنند!                                                     (لینک گروه تلگرام مشاوره @visionclinic)               
سلام .
تقریبا 5.5سال ازدواج کردم.
2سال اول عالی بود.
خدا بهمون دخملی رو داد که کل سیستم زندگی مونو عوض کرد و سال اول دخملمون جهنم زندگی من شد چون همسرم اصلا با من همراه نشد تو نگهداریو بیماری و... بچه و پدر من دراومد و باعث شد افسرده بشم و اطش متنفر بشم و کلی همو اذیت کنیم.
ناآمادگیمون برای بچه دار شدن(که خواست خدا بود) و تغییر شرایط زندگی از تفریح و سرگرمی به مسئولیت پذیری غافلگیرمون کرد.
بعدش تقریبا نرمال شدیم و با هم کنار اومدیم !!!!!!شدیم مثل بقیه زن و شوهرا با اخم و تخم معمولی و زندگی معمولی!
خدارو شکر چیزی که هیچ وقت نداشتیم، حرف و حدیث و .... دیگران تو زندگیمون بود! هرکی حرف میزد دورشو خط میکشیدیم!
((مزاحمان جنسی ماسک زشتی برچهره ندارند. آنها زرهی از اعتماد بر تن دارند)). به کودکان اموزش درست بدهیم.http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=639547&PageNumber=2
من ده ساله ازدواج کردم دو تا بچه هم دارم تا امسال فکر میکردم بزرگترین مشکلم مالیه که اوایل ازدواج داشتم ولی امسال که همسرم بهم خیانت کرد بدترین سال ازدواجم بود تمام رویاهام خراب شد روی سرم درسته بخشیدمش و الان زندگی میکنم زندگیم هم خوبه ولی جاش مثل یه زخم عمیق روی دیوار زندگی مشترکم تا آخر باقی میمونه به قول معروف بخشیدم ولی فراموش نمیکنم
دادگاه...کافه...چه تفاوتی میکند وقتی خدای قصه سر میز دیگریست
منم 5 ساله

سال اول خیلی بد بود
  میشه لطفا برا شادی روح مامانم و دخترم صلوات بفرستید،ممنونم🙏🏻🌸دخترمو خدا ۹۸/۱/۱ سالم و سلامت بهم عیدی داد و ۹۸/۱/۳ ازم گرفت و برد پیش خودش(پرشک قانونی علتشو رفلاکس شیر اعلام کرد )، اسمشو سالی گذاشته بودم فک کردم مث معنی اسمش عمرش طولانی میشه اما اینجور نشد...خدایا آدما هم به هم عیدی میدن پس نمیگیرن چه برسه به تو که خدایی، حکمتتو شکر...
موافقم سرگل جان.
منم اصلا خانوادمو وارد نکردم و خدا رو شکر همسرمم این کار و نکرد وگرنه حتما جدا شده بودیم. خودم همش فکر می کردم عجب غلطی کردم که ازدواج کردم و حتما همسرم هم همین فکرو می کرد اما الان بدون هم خدا رو شکر خوابمون نمی بره.
بازم اختلاف داریم اما واقعا مهمه یاد بگیریم چطور حلش کنیم و بهترین اتفاق اینه که من دیگه از اختلاف داشتن نمی ترسم و ساعت ها گریه نمی کنم چون میدونم حل میشه و ما باز هم همو دوست داریم.
البته اینا در مورد اختلافات اساسی صدق نمی کنه مثل خدایی نکرده اعتیاد و خیانت و ...
انسانهای ضعیف انتقام میگیرند، انسانهای قوی می بخشند اما انسانهای باهوشند که نادیده می گیرند.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

متنفرم ازتون

shabaram | 5 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز