2777
2789

من زیاد دارم هی میگم


1. کلاس هفتم بودم معلم زبانمون خیلی عصبانی بود 

زنگ دوم کلاس داشتیم باهاش زنگ کلاس خورد بعضی ها دم در کلاس بودند یهو دویدند داخل کلاس گفتن احمدی اومد احمدی اومد 

معلم اومد یکی محکم زد رو میز گفت چه خبرتونه 

منم خواستم خودم رو لوس کنم پاشدم گفتم :

خانم اجازه هی میگن احمدی اومد احمدی اومد انگار احمدی خر کیه

معلمم از کلاس من رو انداخت بیرون رفتم دفتر تعهد دادم   ❤ 

ببخشید ناناز ولی درخواست دوستی قبول نمیکنم   

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کلاس سوم دبستان بودیم داشتیم با بچه ها تمرین جمله سازی می کردیم...یکی از بچه ها گفت با فیل جمله بسازید

منم گفتم فیل وارد می شود

همون موقع مدیر مون ک چاق هم بود اومد تو

منو میگی میخواستم زمین رو گاز بزنم

خانم وکیل هستم...سوالات حقوقیتون رو پاسخ میدم

معلممون باردار بود اومده بود هی لگد میزد بچش نمیدونم فازشو درک نمیکنم‌چرا تو ۶ماهگی‌میومد سرکلاس آخر خلاصه گفت سوالات خرداد ماه و بهتون میدم فقط دست از سرمن بردارید 😂

من یه بار خلط پشت گلو داشتم انداختم زیر نیمکت چون چندبار رفتم بیرون و دیگه نمیشد اجازه بگیرم. 

یه دختره که خودش چرک بود دید منم کلی استرسشو داشتم بعد دیگه عقلم کمک کرد یه برگه انداختم روش🤢😬

ارواح جدت لایکم نکن.تا نگفتم لایکم نکن. لایک دونیم ترکید🥴

مام دبیرستان یه اکیپ بودین هف هش نفری حالا نشسته بودیم کاملا متخصصانه درباره پرده و ازدواج و اینا کلا حرف میزدیم اونم چجوریی با چه غلظتیی 🤦🏻‍♀️ یهو دیدیم سه تا پسر پریدین رو دیوار ینیی ما رو میگییی فرار 😂🤦🏻‍♀️

آن رفیقی که به دوران غمم دور نرفت  زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت                          
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792