من زیاد دارم هی میگم
1. کلاس هفتم بودم معلم زبانمون خیلی عصبانی بود
زنگ دوم کلاس داشتیم باهاش زنگ کلاس خورد بعضی ها دم در کلاس بودند یهو دویدند داخل کلاس گفتن احمدی اومد احمدی اومد
معلم اومد یکی محکم زد رو میز گفت چه خبرتونه
منم خواستم خودم رو لوس کنم پاشدم گفتم :
خانم اجازه هی میگن احمدی اومد احمدی اومد انگار احمدی خر کیه
معلمم از کلاس من رو انداخت بیرون رفتم دفتر تعهد دادم ❤