یکی از هم اتاقی هام توی خوابگاه دانشگاه ، مردمک چشماش به شکل عجیب غریبی پتانسیل اینو داشت که از هم دور بشه👀 میگفت از بس تقلب کردم اینطوری شده چشماش رو زده بود داغون کرده بود میگفت دکتره چشمامو که معاینه کرد گفت حتماً تقلب زیاد میکنی 🤣 دیگه ببین چقدر تابلو بود که دکتره هم فهمیده بود لامصب علتش چیه
بعد درست هم نشد هیچ وقت
شبای امتحان کل تمرکزش روی نوشتن تقلب هاش بود کلا ندیدیم یه بار بشینه درس بخونه