سلام من همیشه تاپیکای نینی سایت رو میخوندم اما عضو نبودم الان عضو شدم به عنوان آخرین راه و تلاش ، لطفا راهنماییم کنید. دیگه نمیدونم دردمو به کی بگم. میخوام خلاصه داستانمو بگم بتونید بهتر راهنمایی کنید
مجردم دو سال با پسری دوست بودم دوستیمون پاک بود قصدمون ازدواج خانواده مخالفت میکردن شدید اما اون نمیدونست
اختلاف طبقاتی داشتیم اما خودش پسر خوبی بود مشکلات مالی زیادی داشت زیاد کار میکرد حضورش تو رابطه کم رنگ بود اما خب چون آدم خوبی بود من پذیرفته بودمش
من خیلی بهش بی اعتماد بودم و همش شک داشتم بهش سر مشکلات قبلی خودم
تا اینکه جدا شدیم آخر سر شکای من ۷ ماه جدا بودیم من پیام دادم برگشتیم خیلیم خوشحال بود علت برنگشتنش این بود چون من مقصر بودم خیلیم مغروره البته
دوماه باهم بودیم برگشت گفت نمیتونم ادامه بدم سر مشکلات مالیش مستقیم نگفت اما من فهمیدم گفت با من تو خوشبخت نمیشی دوباره یک ماه بعد رفتم سراغش همون حرفارو زد گفت با من خوشبختی نداری
کسی تو زندگیش نیست دنبال ازدواجم نیست با کسی دیگه
توی این دوسال اخیر که همه چی گرون شد خیلی بهم ریخت مشکلات زیادی داشت
میدونم هنوز دوسم داره ، باید چی کار کنم؟؟؟
سوالی هست میتونید بپرسید برای راهنمایی بهتر ممنون 🙂