حسرت یه دختر مستقل با این که درامد خوبی داربم ولی دلم میخواست بیشتر تو جامعه میبودم من 27 سالمه یه دختر5.5 ساله یه پسر 2 ساله دارم احساس میکنم وقتی برای خودم ندارم و اگه بخوام کاریو شروع کنم انقدر شرایط زندگی فشار میاره باید نصفه رهاش کنم
خواستم مدرک زبانمو بگیرم شرایط کار شوهرم جوری نبود اون تایم بچه ها رو نگه داره ارایشگری رفتم شرایط بارداریم اجازه ادامه نداد خیاطی رفتم و یاد گرفتم دیسک گردن که زمان کنکور گرفتم باعث شد نتونم ادامه بدم
همیشه همه کارام نصفه میمونه و تکمیل نمیشه
رقص و طبیعت رو برای شما گفتم که خیلی حالتون رو خوب میکنه یه سرچ بزنین متوجه منظورم میشین از چه نظر میگم
در مورد اینم بگم شما خیلی مامان عالی هستین همسرتون و خودتون باید به خودتون افتخار کنین حس کافی بودن رو به خودتون بدین هممون پشت جلد جنگیدن برای زندگی کردن دختر لوس و احساساتی هستیم لطفا اینقد محکم نباشین یه کم خودتونم ببینین خوشبختی رو باهم پیش ببرین از خیلی خیلی مادرها خیلی قدم ها جلوترین شما یه مادر فداکارین قبول کنین قطعا بچه های شما خوشبخت میشن آینده رو دست تقدیر خدای قشنگشون که همیشه بهترین میده بسپارید و برای الان بهترین تلاشتون رو میکنین و علم تون رو تو فرزند پروی زیاد کنین خودتون رو باور کنین آروم میشین شما مادر عالی و مسئولیت پذیری هستین
کوچولو کوچولو شروع کن!
اصلا سنی ندارین
اگه مامان مستقل و شادی باشی , اگر به علایق خودت بپردازی , فرزندانت قطعا شاد , مستقل هستن
اگر خودت و نیازهای روحت رو نبینی , ممکنه به خودت بیایی و متوجه بشی که فرزندانت و همسرت هم شما رو نمیبینن!
از همسرت جوری که بلدی , نه جوری که دعوا بشه , بهت کمک کنن !
برای خودت هدف مشخص کن و توی راه اون هدف کوچولو کوچولو , با توجه به شرایط فرزندانت قدم بردار
ممنون عزیزم حتما همسرم بینظیره واگه زمانی اضافه بیاره همه رو صرف ما میکنه ولی به خاطر شرایط موجود در جامعه باید دائم در تکاپو باشه وگرنه عقب میفته
منم از امشب به خودم قول دادم که اروم تر برخورد کنم و برای خودم در صورت عصبانیت تنبیه گذاشتم انشالله موفق باشم
همین کارو میکنم خیلی خیلی خیلی ذوق میکنم از همون مثلث یا دایره کج غیرمستقیم یادش میدم یاد بگیره هیچوقت مستقیم انتقاد کردم سوالم از ایشون استفاده از تجارب آموزشون بود میشه سوال که بالا از شما پرسیدم یه نخ و راهنمایی بهم بدین که خودم دنبال روش باشم.عزص کردم سه جلسه م پیش روانشناس رفتم سوال نکردن که مشکلم چیه شروع کردم از حالم گفتم ولی اصلا سوال پیچم نکردن ببینن مشکلم ریشه داره یا چی گفتم گفتم از هر دری در جالیکه هرکدوم ریشه و بحث جدا داشت ایشون نفس و دوش و...یادم دادن منم ادامه ندادم تو دلم گفتم حس ناکافی بودن دارم حس سنگینی ک عقده های گذشته رو دارم رو دوشم سنگینن نمیدونم چطور حلشون کنم عقده هام سرباز میزنه زندگی الانم داغون میکنه مثلا درس خون و....۶سال از آزمون های علمی قبول میشدم شهید و...جایگزین میشد من بااینا عقده ای شدم که پدرم دوست داشت وکیل بشم تلاش برای دیده شدن داشتم که ثابت کنم الان هم عقده س که انقد شکست ها و بار سنگین چندین آدم سمی اطرافم روحمو سنگین کرده کلی الان گذشته و بارسنگینشو میخام بذارم چطور از دوشم بذارم خوشحال باشم تغییر کنم عقده هام ناخودآگاه سرباز میزنن خوشیمو نابود میکنن نمیتونم تو یه کامنت و نمیشه هم از شما کمک بگیرم فقط بگین چیکار کنم نیاز به مشاور خبره دارم یا راهی هس خودمو خلاص کنم الان گذشته نیش چرا لذت نمیبری
ممنون عزیزم خیلی لطف کردید با صحبت کردن باشما خیلی ازوم شدم انگار بار بزرگی از روی دوشم برداشته شد و مصمم تر تو این مسیر
اگه کتاب خوبی در راستارس تربیت فرزند میشناسید ممنون میشم راهنمایی کنید خودم بیشتر مطالب پیج ها و مقاله خوندم
حتما میتونی شما یه مادر نمونه هستین الان خیلی خیلی درصد کم از مادرا اینطورین خودتونو قبول کنین هرجا کم میارین به دانش و کتاب در این مورد پناه ببرین و درمورد آینده هم تمام تلاشتون رو کردین و میکنین پس اون قسمت که دست شما نیس کنارش از خالق بزرگمون که بزرگه و لایق ستایشه بزرگارو در شان خودش بخاییم که میده دخترم همه وجودمه تنها نشسته دعا نمیکنم خدایا دکتر بشه از خدا این توانایی رو میخام و بقیه شم که دست اونه به خودش میسپرم و آرزو میکنم همیشه اینو تصور میکنم یه روز که نامدار میشه اشک ذوق مو تصور میکنم
دختر منم تو چهار سال خیلی ضعیف بود عزیزم فعلا بهش رنگ امیزی بده و بهش بگو بیرون نزنه
الان عضلات دستش ضعیف هستند
دخترم به گوشی خیلی علاقه داره منم تایمی که قرار بود بهش گوشی بدم پیج خانوم نورانی یا رحمت رو فالو کردم که با قصه اموزش الف با میداد همین جور که گوش میداد یاد گرفت
کتاب بنویسیم اول دبستان گرفتم و نگاره ها ش رو کار کردیم با هم
خیلی خوشحالم برای حس خوبت الانم خوشبختی و کافی هستی فقط نیاز به آرامش و یادآور شدن خوبی هات داشتی قوانین خدا همینه خدا همو سر راه هم قرار میده از این طریق امداد خودشو میرسونه درحقیقت دست خدا برای هم میشیم شماهم یه سوال و سردرگمی بزرگ منو حل کردین جالبه دیگه مگه این کار خدا این وقت شب نیس پس اش چی میذاری میبینی قوانین دنیا رو چه قشنگ کرده خوب باشی خودش راهتو نشون میده
انشالله هیچ پدر ومادری شرمنده بچه هاش نباشه و همین که تن شون سالم باشه و در اینده نه ظلم ببینن نه ظلم کنن برام کافیه
این هوش هم خدا به بچه هامون داده تا اون جایی که بتونم کنارش میایستم ولی در اخر خودش و خودش
خیلی عالی دقیقا اینطوره انقدم اراده داره بچه م.ممنون میشم اگه قو میکنی تجربه هایی که در این مورد بیشتز داری بگی چیا دیگه کمکم میکنه دقیق بهم بگی الان دست ورزی کتاب های اولی و پیج خانم نورانی و رحمت اینا رو کمک بگیرم گفتین اگه چیز دیگه لازمه بهم بگین و اینکه اگه ممکنه اسم دقیق پیج که فرمودین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
