اوایل کع نامزد کردیم شوهرم گفت اومدی خونمون کمک کن ظرفارو بشور تعجب کردم این حرف رو زد فک کنم عروسشون می اومده خونشون کار نمیکرده جلو شوهرم گفتن شوهرمم رفته تو ذهنش گفته یوقت زن من این اشتباه رو نکنه من اونجا کار میکردم ولی بعد یبار مادرشوهرم اومد خونمون ظرف شست بعدش دیگه نشست حتی تو ریختن خورشت و برنجم کمکم نکرد من تازه عروس دست تنها گذاشت خداروشکر همه لوازمم از قبل اماده بود منم چند سری میرم خونشون اصلا ظرف نمیشورم .
ولی خونه بقیه که میره همه کاری میکنه چون بهش رو دادم از اول ولی با هر کی مثل خودش پیر هم نیست57سالشه
فهمیدم من زیادی دلم برای همه میسوخت
انقدر نمیشورم که عادت کنه