۱۴ ساله ازدواج کردم دوتا بچه دارم
خوبیاش ایناست که کاریه خانواده دوسته در حد توانش برامون کم نمیذاره
بدیهاش عصبیه بشدت خیلی زود جوش میاره
البته منم گاهی حرفایی میزنم که ناراحت کننده است ولی کلا احساس میکنم حرف همو نمی‌فهمیم
ما تفاهم نداریم
تروخدا زود ازدواج نکنید
الان من واقعا بعد از اینهمه سال زندگی و دوتا بچه نمی‌دونم چیکار کنم
چند سالگی ازدواج کردی؟الان چندسالته؟
ربطی به زود اذدواج کردن نداره شانس که ما نداریم
بشششدت در خدمت پدر و مادره ینی هرچی میشه این
هر کاری میشه این
حرفیم بزنم دعوا و الم شنگه
دیگه اینکه انقد دعوا کردیم و الکی آشتی کردیم من احساس میکنم اینی راهی که ما گرفتیم داریم میریم زندگی نیست
مثل من
شوهرم کلزیه ولی لنقدر عصبی و زودجوش بوده حتی خانوادش هم از دستش ناراحتن
منم شدم یکی مثل خودش .حتی زودتر از اون عصفی میشم و کنترل خشم ندارم اصلا صبر و تحمل ندارم با کوچک ترین چیزی بهم می ریزم
بعضی وقتا یجوری هستیم احساس میکنم بهترین هستیم یوقتایی واقعا احساس میکنم ته ته خط
منی ک ۱۸سالمه قید ازدواجو ب طور کلی زدم
شوهرتو مجبور کن مدیتیشن کنه توی یکماه خیلب اروم میشه
عزیزم خوب درکت میکنم الان خسته و عصبانی هستی این روزها همه گرفتاری و ناراحتی داریم خوبه که از خوبی هاش میگی یه خورده بیشتر برا خودت وقت تفریح بزار هر چی که شد خود من موسیقی خیلی بهم کمک میکنه هر وقت هم که بشه پیاده روی میکنم .خودت که آروم باشی راحت تر میتونی به شوهرت هالی کنی که رفتارش اشتباهه
بعد میگم جدا بشم چی بشه
تا آخر عمرم میتونم مجرد بمونم ؟
میتونم با تنهایی کنار بیام
بچه هامو چیکار کنم
میگه غمگینم و با هیچکسم میل سخن نیست
