بایه آقاپسری آشناشدم که همه جوره بهم میخوریم و...
حالامیخوادبیادخواستگاری
من قبلاازدواج کردم😔ایشون نه
حالاعاشقم شده راستش فکرنمیکردم خیلی جدی باشه
وقتی فهمیدیکم شوکه شدچندروزگذشت گفت عیب نداره مهم خودتی گفتم به خانوادت چی میگی
گفت نمیگم گفتم نمیشه که گفت ازکجامیخوان بفهمن شناسنامتونمیزارم دستشون بیفته قبلشم بامحصردارهماهنگ میکنم
راستش چون خیلی دوسش دارم هیچی نگفتم
ولی میخوام بگم نه به خانوادت بگو وراضیشون کن اگه نشدن بیخیال😭
ولی نمیتونم بگم
بنطرتون چکارکنیم؟
ای کاش از همون اول میگفتی
بهشون بگو مادر شوهرت بختک میشه روی زندگیت
بنظرم باصادق پیش برین، چون تو تحقیق میفهمن اگر هم نفهمن توی مراسمات اینقدری ادم فوضول ودهن لق هس ک راست بذاره کف دست خانواده داماد
و اینکه حتما اصرار کن که به پدر و مادرش بگه.دوروز دیگه بفهمن شر میشه
اسم همسر اولتو پاک کن از شناسنامه
ولی بگی بهتره به هرحال فامیلات که میدونن
هنگام عقد میگن بانو و نمیگن دوشیزه .واگه با محضردار هماهنگ کردن نوشتن دوشیزه بعدها به جرم فریب در ازدواج میتونه راحت طلاقت بده .اینو گفتم مواظب باشی
پر واضح ک باید بگی حتی اگه او نگفت شما خودت بگو الباقیشم هرچی شد برات مهم نباشه
این یکی از فانتزی های من بود میگفتم یکی پیدا شه اونقدر دوسم داشته باشه منو هر جوری قبولم کنه با سوهر خیالیم تصور میکردم یادش بخیر
عزیزم قتل نکردی ک جدا شدی، سرتو بالا بگیر با صداقت ازدواج کن این مسئله به کسی ربطی نداره ک بخوان در موردش نظر بدن
