من یه بار با داداشم دعوای شدید کردم من ۶ سالم بود اون ۱۰ سالش
بعد بهار هم بود ما شبا تو حیاطمون میخابیدیم بعد این داداشم هر شب با شورت و رکابی میخابید هرچقدر هم بهش میگفتن گوش نمیکرد عاقا زد ما دعوا کردیم خلاصه شب باز تو حیاط خوا بودیم من دسشوییم گرف
پ ن : دسشویی هم تو حیاط بودا ولی حیاط چون بزرگ و دراز بود میترسیدم برم
من رفتم دسشویی کردم تو تشک داداش رفتم خابیدم
فرداش انقدر دعواش کردن ک تو با شورت میخابی دسشوییت میریزه تو تشکت 😂😂😬😬
خلاصه بعد ها گف حلالت نمیکنی گفتمگمشو پدرسگ 😂🤣تازه یادش افتادی