شوهرم از حرف زدن فرار میکنه من باهاش حرف زدم گفت برو از خدا بپرس چرا شوهرمو اینجوری افریدی ک خواب دیده انگار دست من بوده ک خواب دیذم و از اینجور حرفا گفت من یبار خواب تو رو دیدم با ی پسر رابطه داشتی صبحش باید میکشتمت ؟ همینو گفت و رفت
بنظرم پس همون سعی کن خیلی باهاش رابطه داشته باشی،یعنی گیرش اوردی بچسب بهش بزار نا نداشته باشه برای خواب،واینکه سعی کن بااون جایی جمع نباشین،اینکه میخاسته احتمالش بالاست،میدونی من اینو ازجمع مردای فامیل خودمون شنیدم،مثلا عروسی بوده یه دختر میرقصیده وجلب توجه میکرده مرداگفتن امشب همه خابشو میبینیم،من فکرمیکنم که مردا باکسیکه بیداری تحریک بشن خواب میبینن،بلاخره اگه همچین چیزی هم باشه دست خودش نیست،بنده خدابیداری که کاری نکرده،خابه،سعی کن افکارو ازش دور کنی
باید سعی کنم کمتر ببینمش پس اخه تقریبا در هفته سه چهار روز پیش همیم من خیلی بهش وابسته ام ولی خب البته تو جمع شوهرم هیچ حسی بهش نداره خیلی راحتیم ولی خب نگاه هیز نمیکنه بهش ولی خب سعی میکنم رابطمونو کم کنم ممنونم ازتون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
