2777
2789

سلام من باردارم، در واقعیت سینه هام خیلی بزرگ شده، بعد دیشب خواب دیدم ک سینه هام خیلی بزرگ شده و تمام سطح سینه هام نوک سینه داره یعنی یک عالمه نوک سینه داشتم بعضیاشون شکل فرورفتگی بود، بعد اطرافیان میگفتن علائم مریضیه خودت نمیدونی

 لطفا اگ کسی می دونه تعبیرشو بگه


تعبیر نداره توی بارداری خوابای بدتر از اینم میبینی عزیز 

لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید  عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

چون به این موضوع فکر میکنی خوابشو دیدی وگرنه تعبیری نداره عزیزم نگران نباش

پزشک‌ها شدن تاجر سلامت. پزشکِ مامانم بهش گفته 2 هزار و 200 دلار بیار تا عملت کنم. آخه مامانم نوروپاتی داره. تو 47 سالگی با عصا راه میره. درست زمانی که یه مامان پایه لازم دارم که باهام بیاد سینما و کافه و کنسرت و پیاده‌روی، باید یه طوری بشه که نشه، باید به جای این که باهم وقت بگذرونیم وقتمو صرف دیدن درد کشیدناش و پرستاریِ بعدِ عملش بکنم. من خیلی بدبختم، خیلی. میشه لطفا دعا کنید پولش جور بشه و زودتر عمل کنه؟ مامانا حقشون نیست مریض باشن. مامانم دیابت هم داره. اینقدر هم رعایت میکنه که خدا میدونه. دکترش گفته باید برای عمل اجازهٔ دکتر قلب و دکتر غدد رو بیاری. دکتر قلب اجازه داد ولی غدد نه. دو بار آزمایش داده ولی A1C خونش بالاست و دکتر اجازه نمیده. با اینهمه رعایت و دارو نمی‌دونم چرا. دلم براش خیلی می‌سوزه. دوست داره زودتر عمل شه بتونه راه بره. اگه راهی سراغ دارید واسه پایین آوردن A1C لطفا بهم بگید. کلی دعاتون میکنیم.    ~    مامانم یه پاش رو عمل کرد. خدا رو شکر خوبه. برای این که بتونه بدون عصا و واکر راه بره، باید اون یکی پا رو هم عمل کنه  ~  من یه آدمِ خیانت‌دیده هستم. هنوز نتونستم باهاش کنار بیام. امیدوارم خدا سر گرگ بیابون نیاره. چون تا ابد ذهنت درگیرِ این سواله که: چرا؟ و هیچ‌وقت آروم نمیشی    ~    بیاید برای رفته‌ها‌مون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلبمون نه؛ سفرشون به سلامت   ~   این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید / نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

ME:

استاد من خواب دیدم که نمیدونم چی کارکرده بودم توی ترور شهدای امنیت نقش داشتم ومیخواستن بهم حکم بدن وحکمم اجراکنن


وچندتا شهید دیگه مثل شهید اوینی ومطهری وچندتا دیگه نشسته بودن وحکم صادر میکردن


حکم یه مرده اجراکردن بااجر اونقدر زدنش که بمیره بعدا خاکش کنن

وکناراون مرد برامن قبری بود ومن نمیدونستم کجا فرار کنم دنبال راهی میگشتم

پیش خودم گفتم الان توبه کنم‌

یادم امد یه ایه که خدا گفته بود کسی که لحظه مرگش توبه کنه و برگزده ماقبول نمیکنیم اولش داشتم ذکر استغفرالله میکفتم که یهو یاد این ایه افتادم.....بعد یاد سخنان یه کسی افتادم که ازمرگ برگشته بود ومیگفتن ذکر لااله الله زیاد بگید اون لحظه که شروع کردم ذکر لااله الله گفتم

بعد بهم گفتن بیا وایسا تاحکمت اجرا کنیم من وایسادم اونجا همین جوری وایساده بودم میخوندم آی مردم من قاری قران بودم به این روز افتادم ....اآی مردم من مداح اهل بیت بودم به این روز افتادم  شهدارو کشتم...چه طوری وارد این راه شدم نمیدونم

فک نمیکردم عاقبتم به کشتن شهدا ختم شه

بعدازشون وقت خواستم گفتم بزارید برای فردا

که گفتن بهم نه نمیشه ازشون درخواست کردم حداقل باتفنگ بکشن منو که زجر کش نشم اینو قبول کردن

چشام بستم که شلیک کنن وهمزمان ذکرلااله الله میکفتم

صدا شلیک شنیدم

وقتی چشام بازکردم توی خواب دیدم توی قبرم وهمه جا برام تاریکه حالا برام سوال بود چرا کسی نمیاد ازم سوال بپرسه

که بیدارشدم

استاد شرمنده زیاد شد شاید الکی باشه ولی فک کنم واقعا معنی خاصی داشته باشه

کسی میتونه تعبیذ کنه



ME:

استاد من خواب دیدم که نمیدونم چی کارکرده بودم توی ترور شهدای امنیت نقش داشتم ومیخواستن بهم حکم بدن وحکمم اجراکنن


وچندتا شهید دیگه مثل شهید اوینی ومطهری وچندتا دیگه نشسته بودن وحکم صادر میکردن


حکم یه مرده اجراکردن بااجر اونقدر زدنش که بمیره بعدا خاکش کنن

وکناراون مرد برامن قبری بود ومن نمیدونستم کجا فرار کنم دنبال راهی میگشتم

پیش خودم گفتم الان توبه کنم‌

یادم امد یه ایه که خدا گفته بود کسی که لحظه مرگش توبه کنه و برگزده ماقبول نمیکنیم اولش داشتم ذکر استغفرالله میکفتم که یهو یاد این ایه افتادم.....بعد یاد سخنان یه کسی افتادم که ازمرگ برگشته بود ومیگفتن ذکر لااله الله زیاد بگید اون لحظه که شروع کردم ذکر لااله الله گفتم

بعد بهم گفتن بیا وایسا تاحکمت اجرا کنیم من وایسادم اونجا همین جوری وایساده بودم میخوندم آی مردم من قاری قران بودم به این روز افتادم ....اآی مردم من مداح اهل بیت بودم به این روز افتادم  شهدارو کشتم...چه طوری وارد این راه شدم نمیدونم

فک نمیکردم عاقبتم به کشتن شهدا ختم شه

بعدازشون وقت خواستم گفتم بزارید برای فردا

که گفتن بهم نه نمیشه ازشون درخواست کردم حداقل باتفنگ بکشن منو که زجر کش نشم اینو قبول کردن

چشام بستم که شلیک کنن وهمزمان ذکرلااله الله میکفتم

صدا شلیک شنیدم

وقتی چشام بازکردم توی خواب دیدم توی قبرم وهمه جا برام تاریکه حالا برام سوال بود چرا کسی نمیاد ازم سوال بپرسه

که بیدارشدم

استاد شرمنده زیاد شد شاید الکی باشه ولی فک کنم واقعا معنی خاصی داشته باشه

کسی میتونه بگه چیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   asraam  |  2 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  20 ساعت پیش