ساعت ۵صب بیدار شدم و با مامانم اسنپ گرفتیم ب سمت کلینیک افق تو خ ولیعصر ک ۶ اونجا باشیم برای پذیرش چون من قرار بود اولین نفر عمل بشم
خیلی استرس داشتم ولی خودمو آروم میکردم
خلاصه وقتی رسیدیم هنوز در کلینیک رو هم باز نکرده بودن
ما در زدیم ک درو باز کردن
یخورده نشستیم تا بم گفتن برم طبقه بالا برای پذیرش
رفتم و چند تا فرم پر کردم و امضا کردم و چند تا مامانم ب عنوان همراه امضا کرد و بم ی بسته دادن ک گفتن باید ببرم اتاق عمل(ک ملافه و ازین چیزا بود) لباس و دمپایی دادن و گفتن برو طبقه بالا
باز رفتم و رفتم تو اتاقی ک بم دادن و لباسامو عوض کردم و از استرس دستشوییمم گرفته بود رفتم دستشویی
همشم استرس اینو داشتم ک نکنه قبل ازینکه شوهرم برسه من برم اتاق عمل و بعد بمیرم نتونم ببینمش
ک نرسید و من ندیدمش رفتم اتاق عمل (شوهرم شب کار بود)