2777
2789

مادرشوهرم تقریبا ماهی دو بار ما رو ناهار دعوت می کنه و دور هم میشینیم ناهار می خوریم و تا شب می مونیم و تا اینجا مشکلی نیست. ولی شب قبل رفتن چون اونا شام نمی خورن یه سفره کوچیک برای من و شوهرم و بچه هام میندازن ولی خودشون نمیان سر سفره و این حرکتش برام خیلی خوشایند نیست. من الکی حساسم آیا؟ یا شما هم بودین بهتون بر می خورد؟

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر -آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم - هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر - رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر - (مولانا)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نه کارش که بد نیست ولی اگه واسه شام موندنتون خیلی اصرار نمیکنه بعد ناهار برگردید...شاید واقعا سختشه دو وعده درست کنه درصورتیکه خودش یه وعدشو نمیخواد بخوره

خدا وسط غمات یه گل میکاره مطمئن باش♥
ناهار دعوت میکنه شام رو نمون بعد ناهار برگرد ، شام شما برای اونا هزینه اضافی هم هست

شام در حد کوکویی چیزی برامون می زاره

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر -آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم - هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر - رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر - (مولانا)

والا بیشتر کار شما ناراحت کنندس میبینی اونا شام نمیخورن بازم ب زحمت میندازیش نهار بخورین تا غروب بشینید برگردین خونه خودتون

زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز