بیاید نظر بدید لطفا(عکس

شیرین_بیان_تلخ

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/24

تعداد پست: 636

شماره یک

عضو گروه نارنجی شروع ۹/۱۲وزن فعلی ۷۹،قد ۱۶۴   هدف اول ۷۰  هدف دوم ۶۵ به امید روزهای روشن برای هممون خودت معجزه زندگی خودت باش                         محدودیت های ذهنیت را کنار بگذار

1401/10/12

|

00:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختربهار17

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

خب

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/12

|

00:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

شیرین_بیان_تلخ

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/24

تعداد پست: 636

شماره دو

عضو گروه نارنجی شروع ۹/۱۲وزن فعلی ۷۹،قد ۱۶۴   هدف اول ۷۰  هدف دوم ۶۵ به امید روزهای روشن برای هممون خودت معجزه زندگی خودت باش                         محدودیت های ذهنیت را کنار بگذار

1401/10/12

|

00:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

zargol1234

عضویت: 1400/10/21

تعداد پست: 139

فعلا۱

1401/10/12

|

00:57

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختربهار17

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

شماره دو

این انگار کمی قدیمی تره

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/12

|

00:57

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

yek_adad_hochi_baz

عضویت: 1400/11/06

تعداد پست: 586

هر دو قشنگن ولی من رنگ روشن رو بیشتر میپسندم تکراری نمیشه بعد ی مدت 

🤍✨

1401/10/12

|

00:57

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

شیرین_بیان_تلخ

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/24

تعداد پست: 636

فعلا۱

خوبه؟

عضو گروه نارنجی شروع ۹/۱۲وزن فعلی ۷۹،قد ۱۶۴   هدف اول ۷۰  هدف دوم ۶۵ به امید روزهای روشن برای هممون خودت معجزه زندگی خودت باش                         محدودیت های ذهنیت را کنار بگذار

1401/10/12

|

00:58

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

zargol1234

عضویت: 1400/10/21

تعداد پست: 139

خوبه؟

اره ۱خوبه ۲ قدیمیه

1401/10/12

|

00:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

شیرین_بیان_تلخ

مدیر استارتر

عضویت: 1401/05/24

تعداد پست: 636

این انگار کمی قدیمی تره

آره خودمم این فکر رو میکنم

عضو گروه نارنجی شروع ۹/۱۲وزن فعلی ۷۹،قد ۱۶۴   هدف اول ۷۰  هدف دوم ۶۵ به امید روزهای روشن برای هممون خودت معجزه زندگی خودت باش                         محدودیت های ذهنیت را کنار بگذار

1401/10/12

|

00:58

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دختربهار17

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

آره خودمم این فکر رو میکنم

اولیه به وسایلتم بیشتر میاد عزیزم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/12

|

01:04

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب