سلام دوستان من یه مشکلی دارم من ۵ ساله متاهلم و خانواده خودم و شوهرم شهرستان زندگی میکنن ولی الان یکسال نیم که پدر شوهرم میاد پیش ما تنهای زندگی میکنه با شوهر کار میکنه مادرشوهرم زنده است و خونه پول خودشونم دارن مشکلی هم ندارن که بگم بخاطر اون پدرشوهرم پیش منه حتی یه سوئیت هم واسه خودش نمیگیره هرچی بهش میگم تیکه میندازم اصلا واسش مهم نیست شوهرمم دیگه خسته شده ولی میگه بابام چطور بهش بگم خونه من نیا واقعا موندم چکار کنم دیگه خسته شدم جدیدا هرحرفی هم تو خونه ام میزنم به مادرشوهرم اینا میگه داره دخالت میکنه بعد اگه ما میریم خونشون هرچی بخرن به مت میگن پول سهم خودتون رو بدید حتی حرمت این چندوقت که خونه منه هم ندارن توروخدا شما بگید چیکار کنم که دیگه نیاد
مثل نقطه ویرگولم ، خواستار به پایان محکوم به ادامه.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
وای خدا صبرت بده من بودم تو موقعیت شما برادر همسرم خونم بود بیچاره شدم تا بره اخرم من علنا گفتم بره دیگه بسه تا اخر رفت چون واقعن معذب بودم مدام خونم بود جرات نداشتم حمام برم چون شوهرم سرکار بود مدام حجاب داشتم واقعن بریده بود خودمم شاغل بودم میومدم خونه با شوهرم اگ تنها بودیم حاضری میخوریم ولی چون این اقا بود باید غذا میپختم سرکارم نمیرفتا مدام صبح تا شب خونه ما تلپ بود
مستقیم بهش بگو کی خونه میگیری؟ یا این دفعه که دخالت کردن کوتاه نیا و دعوا راه بنداز که مجبور بشه بره ...
شوهرم بهش گفته بود یه سوئیت بگیر زنتم بیار گفته بود کرایه سوئیت گرونه انقدر پرو هستن که موندم چی بگم من که ماهی ۳تومن کرایه میدم هیچی نمیگم ولی اون واسه ماهی ۱تومن با اینکه خونه خودشم داره زورش میاد
مثل نقطه ویرگولم ، خواستار به پایان محکوم به ادامه.