اولین قرارم با یه پسره پولدار بود تو ۱۸ سالگی که از سر فضولی رفته بودم باهاش آشنا شم.بابامم نذاش کار به ازدواج بکشه.
دوستشم نداشتم فقط چون موقعیت خوبی بود رفتم باهاش.
هیچی
رفتیم رستوران جنارو تو زعفرانیه فک کنم،یه پاستا سفارش دادم با سیب زمینی و یه چیز دیگه که یادم نیس و موهیتو.بعد اون حرف میزد من میخوردم.حواسمم نبود چی میگه.پاستائه خیلی جذاب تر بود.خیلی هم خوردم و سنگین شده بودم.شده بودم رنگ گچ.بعد با پسره پاشدیم اومدیم بیرون که من هوا بخورم.رستورانشم جای خوبی بود.یهو دقیقا جلوی رستوران هرچی خورده بودمو بالا آوردم.پسره هم منو با استفراغای رو مانتوم رسوند خونمون😂😂
تو راهم برام قرص ضد تهوع گرفت.دلم براش سوخت.با اون لباسای استفراغی نشستم تو ماشینش😂😂😂