2794

دلخوری مادرم از من و همسرم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 77 بازدید

سلام .مادر من 6 ماه پیش سر یک سوتفاهم با همسرم دعوای شدیدی کرد همسرمم جوابشو داد البته به تندی .بی حرمتی شد بینشون ...منم گیر کردم بینشون .هر چقد به مادرم توضیح دادم اون شب .جوابمو نداد و راضی نشد همسرمو ببخشه. و هرچقدم با همسرم صحبت کردم با مادرم آشتی کنه بخاطر تهمتی ک بهش زده بود گفت نمیتونم و باهاش آشتی نکرد.منم موندم بینشون .یا باید مادرم انتخاب میکردم یا همسرم .منم گفتم با همسرم میرم فوقش چند روز مادرم باهام قهر میکنه دیگه آشتی میکنیم نمیتونستم بخاطر دعوای اونا زندگی خودمو خراب کنم و طلاق بگیرم .یعنی مادرم این انتظار و ازمن داشت . ما عقد بودیم همسرم خونه گرفت سریع .و تمام جهازمو که خودش خریده بود و یکم مامانم از خونه مامانم برد خونه ای که گرفته بود مامانمم جلوی مارو نگرفت که نرین .هیچی نگفت .تو ماه محرم اسباب کشی کردیم .دو نفری .من پدرم فوت شده. بدون خداحافظی و با چشم گریون از خونه مامانم رفتم خونه خودم بدون عروسی.الان 6 ماه میگذره و مادرم به من یه زنگ نزد که حالمو بپرسه.اصلا فکر نمیکردم اینطوری بشه .مادرم انقد سنگدل باشه .سه تا خواهر دیگم دارم اونا حتما جامو پر کردن براش.خیلی دلم شکسته ازش.من که پدر ندارم اونم حمایتشو ازم گرفت .جهازمو تکمیل نکرد.حتی یه حالی ازم نپرسید. میدونید تو این 6 ماه من چقد زجر و سختی کشیدم چقد تنهایی کشیدم .هیچکدوم از خواهرا وبرادرمم حتی بهم زنگ نزدن .چرا؟ چون همراه همسرم رفتم طرد شدم  آیا این انصافه؟ حتی روز تولدم مامانم بهم زنگ نزد بهم تبریک بگه. روزیک ه خودش منو به دنیا اورد 

لطفا راهنماییم کنید چیکارکنم؟من در شهردیگم .مادرم یه شهر دیگه. خیلی تنها و دل شکستم .بعد 6 ماه به مامانم زنگ بزنم؟ چی بگم ؟ دلم انقد پره که خالی نمیشه .من فقط یه جمله بهش گفتم موقع بیرون اومدن از خونش.گفتم من با دلی شکسته دارم از خونت میرم  اونم گفت همسرت و تو به من بی احترامی کردین .من فقط بهش گفته بودم همسرم بخدا خیلی به مادرم محبت خوبی کار انجام میداد همیشه که هیچ کدوم از دوماداش اینطور نیستن اصلا. گفتم خوبیاش یادت رفت؟

سر همین حرفا و این مسایل گفت بهش بی احترامی کردم .به من بگین چیکار کنم خیلی فشاررومه .خیلی خستم .باوجود این همه بدی و سختی بازم خیلی دلم براش تنگ شده 

من اگه بچه داشتم این همه بهش ظلم نمیکردم سایمو از سرش برنمیداشتم .لااقل یه زنگ میتونست بزنه ه 

لطفا راهنماییم کنید تو این 6 ماه اصلا لذت نبردم از زندگیم همش گریه گریه .نمیدونم اگه بهش بزنگم چی بهش بگم؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
ميتونم درك كنم چقدر ناراحت شده ايد و چقدر اين شرايط ناراحت كننده است .
بهتره شما اول به مادرتون يك مسيج دهيد و از حستون و دلتنگيتون بگيد اما قبل از ان بايد خود را اماده هر واكنشي بكنيد (ممكن است جوابي ندهند ،ممكن است پرخاشگري كنند و ...) و اين باعث نشه حالتون بدتر شود .
اگر واكنش بدي نداشتند با ايشون تماس بگيريد صحبت كنيد و كلا بدون هيچ اعتراض و گلايه ايي از رفتارشون  .
بهتره يك برگه برداريد و احساستون ،غمي كه داريد ،خشمتون را بنويسيد اين كار بهتون كمك ميكنه كمي ارام شويد .
اين رفتارهاي ايشون  ممكنه سر خشم باشه بهشون فرصت دهيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید