سلام دوست عزيز
ميتونم درك كنم چقدر اين اتفاق ازارتان داده و حق داريد كه ناراحت باشيد .در چند بار گذشته كه اين اتفاق رخ داده و شما اقدام به رفع كدورت ها كرده ايد متاسفانه ايشان اين رفتار محترمانه شما را بد برداشت كرده اند و احتمالا فكر كرده اند حق با ايشان است و نوعي عادت براي ايشان شده .بهتره با همسرتان صحبت كنيد و اين سوالي كه فكرتان را درگير كرده از ايشان بپرسيد كه ايا ايشان را از بلاك در اورده اند و دليل اين نوع صحبت ها با توجه به اتفاقات پيش افتاده چيست .با همسرتان مرز بندي كنيد و حريم زندگي خود را مشخص كنيد انچه مهم است رابطه شما و همسرتان هست و حذف روابط صميمانه با افراد اسيب زا باعث ارامش بيشتري براي شما ميشود ،نيازتان راجب عذرخواهي رسمي را مطرح كنيد و بگذاريد ايشان به احساس شما اگاه شوند حتي بدانند اين حال بد اين احساس عدم حمايت انقدر گسترش يافته كه گاهي فكر جدايي به ذهنتان ميايد .شما سعي ميكنيد با سرگرم كردن خود به موضوعات ازار دهنده فكر نكنيد اما اين را يادتان باشد سعي بر فكر نكردن باعث ميشود دو برابر به ان فكر ازار دهنده قدرت جولان دهيد .به دنبال حل اين مسئله باشيد به مرور زمان با صحبت نكردن با همسرتان اين مسائل ريشه دار تر شده و به مرور باعث دوري بيشتر شما از همسرتان ميشود .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید