2794

توهین و بی احترامی جاریم نسبت به خانواده ام

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 155 بازدید

سلام

من چهارده ساله ازدواج کردم از روز اول ازدواجم جاری من برخورد توهین آمیزی با من داشت این که میگم از روز اول ازدواج اغراق نیست ، دقیقا از همون روز اول! سالها به احترام همسرم و بقیه اعضا خانواده که افراد مودب و متینی هستند هیچ وقت پاسخی به این رفتارها نمیدادم فقط گاهی رفت و آمد ها کم میشد البته خود جاری قهر میکرد و هر وقت مناسبتی پیش می اومد من به خواست همسرم با این قول و قرار که دیگه چنین رفتاری از اون خانم نمیبینم برای آشتی با جعبه شیرینی پا پیش میذاشتم ، سالها به این منوال گذشت و هر دفعه رفتار ایشون زننده تر شد تا اینکه کار به فحاشی مستقیم به من و خانواده ام رسید و از اون موقع من ارتباطم رو کاملا باهاش قطع کردم از همسرم خواستم شماره اون خانم رو بلاک کنه چون برای همسرم هم پیامهایی حاوی توهین و فحش درباره من میفرستاد ، اما بعد از گذشت چند ماه متوجه شدم همسرم خیلی زیرپوستی موضوع رو ندیده گرفته مثلا با اون خانم در محافل و مهمونی ها همچنان احوالپرسی میکنه و فکر میکنم مجددا شماره اون رو از بلاک خارج کرده

من از این مطلب خیلی آزرده هستم انتظار داشتم همسرم برخورد خیلی شدید و جدی با این قضایا بکنه که نکرد و بماند اما دیگه انتظار نداشتم مجددا درهای صلح و آشتی رو باز کنه حداقل بدون یه معذرت خواهی رسمی از طرف اون خانم همچین چیزی برام خیلی غیر قابل هضمه

این موضوع من رو از شوهرم دور کرده ، زیاد بهش فکر نمیکنم خیلی سرگرم امور خودم مثل کارهای هنری و انجمن هایی که عضوم هستم ولی وقتی یاد این قضیه میفتم حتی دلم نمیخواد شوهرم بهم دست بزنه  حتی اون لحظات انقدر احساس پوچی در این رابطه زناشویی میکنم که حاضرم ازش جدا بشم 

گاهی فکر میکنم این موضوع چقدر بی ارزشه و من نباید همسرم رو وارد این جنگ های خاله زنکی کنم گاهی این لکه سیاه در ذهنم انقدر بزرگ میشه که روی همه علاقه ام به همسرم و خصوصیتهای خوبش سایه میندازه

 باید چه کار کنم ؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن شغل طراح دکوراسیون داخلی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
ميتونم درك كنم چقدر اين اتفاق ازارتان داده و حق داريد كه ناراحت باشيد .در چند بار گذشته كه اين اتفاق رخ داده و شما اقدام به رفع كدورت ها كرده ايد متاسفانه ايشان اين رفتار محترمانه شما را بد برداشت كرده اند و احتمالا فكر كرده اند حق با ايشان است و نوعي عادت براي ايشان شده .بهتره با همسرتان صحبت كنيد و اين سوالي كه فكرتان را درگير كرده از ايشان بپرسيد كه ايا ايشان را از بلاك در اورده اند و دليل اين نوع صحبت ها با توجه به اتفاقات پيش افتاده چيست .با همسرتان مرز بندي كنيد و حريم زندگي خود را مشخص كنيد انچه مهم است رابطه شما و همسرتان هست و حذف روابط صميمانه با افراد اسيب زا  باعث ارامش بيشتري براي شما ميشود ،نيازتان راجب عذرخواهي رسمي را مطرح كنيد و بگذاريد ايشان به احساس شما اگاه شوند حتي بدانند اين حال بد اين احساس عدم حمايت انقدر گسترش يافته كه گاهي فكر جدايي به ذهنتان ميايد .شما سعي ميكنيد با سرگرم كردن خود به موضوعات ازار دهنده فكر نكنيد اما اين را يادتان باشد سعي بر فكر نكردن باعث ميشود دو برابر به ان فكر ازار دهنده قدرت جولان دهيد .به دنبال حل اين مسئله باشيد به مرور زمان با صحبت نكردن با همسرتان اين مسائل ريشه دار تر شده و به مرور باعث دوري بيشتر شما از همسرتان ميشود .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید