همسرم مرا به خانه پدرم برده است

 سلام. موضوع از آنجایی شروع شد که پارسال من از دست کارهای شوهرم به بزرگ خانواده اش گله کردم تا بلکه به او نهیبی بزنند و سربراه شود . مشکل را حل نکردند که هیچ به اختلافات و تهمت های زیادی هم دامن زدند و کلی دخالت کردند .

 بعد از یکسال با تمام توهین هایشان شوهرم هنوز اصرار دارد با مادرش باید رفت و آمد کنیم  . یکبار که بزور میخواست من رو خانه مادرش ببرد من قبول نکردم و از ماشین پیاده نشدم و کلی شلوغ کاری کرد و من رو برد خونه پدرم پیاده کرد و رفت 

الان نزدیک به یک ماه است سراغی از من نمیگیرد من رو بدون وسایل و پول رها کرده است خیلی دلم شکسته که چرا برای آرامش زندگیمان حاضر به عدم یادآوری از خانواده اش نیست بارها بهش گفتم خودت برو ولی من رو کاری نداشته باش. منم نمیگم بیایی خونه بابام فقط بذار آرامش داشته باشم .

دوبار خواهر کوچکترش  ، مادر من رو تهدید کردن به قتل . در صورتی که مادر من کاری نکرده بود باهاش . مادرشون به دخالت های دخترهاش هیچی نمیگه فقط نظاره گره .بارها خودم شنیدم تو خونه مادرشون برای محکوم کردن بقیه دور هم جمع شدن و بریدن و دوختن و نقشه ها کشیدن .

الان به نظرتون  چیکار کنم خودم برگردم خونه ام یا همچنان منتظر باشم شوهرم بیاد دنبالم  ؟ اگه خودم برگردم پررو نمیشه؟ میخوام اینکارشو از راه قانونی تلافی کنم چیکار کنم ؟