2794

سلام خسته نباشید. من خیلی همسرمو دوست دارم و خیلی بهش وابسته هستم اون هم منو دوست داره اما نه اونطوری که خانوادشو دوست داره همسرم کار میکنه و خرج خانوادشو میده من اوایل خیلی اذیت میشدم بخاطره این قضیه خیلی هم جنگیدم اما نتونستم کاری کنم و بیخیال شدم ، اما انقدر که من با اون رو راستمو همه چیزمو براش تعریف میکنم توقع دارم که اونم دروغی بهم نگه اما خیلی وقتا پیش میاد که پنهونی کاری میکنه و من یکدفعه از زبون خانوادش متوجه میشم که اون بهم دروغ گفته وقتی هم به روش میارم میگه دوست داشتم نگم بهت حالا هم بعد از دو ماه یک دروغی که خیلی چرخیده و بزرگ تر شده رو فهمیدم که حقیقتش چی بوده و با هم دعوامون شد کلی حرف و دعوا ولی بازم حقو به خودش میده 

تو رو خدا راهنماییم کنید که من چیکار کنم ،من یک دختر کاملا احساساتی و وابسته ای هستم انقدر به همسرم وابسته هستم که یک شب نمیتونم بدون اون بخوابم آیا حق منی که انقدر همسرمو دوست دارم و هیچوقت هیچ چیزی رو ازش پنهان نکردم اینه؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

 
با سلام 
همه افراد قبل از ازدواج و شروع يك زندگي جديد يك زندگي قبلي و يك خانواده ايي دارند كه بر حسب شرايط يك سري وظايف را نسبت به انها دارند .اينكه خرجي دادن همسرتان به خانواده اش باعث ازار شما بوده بهتر بود بجاي به گفته خود جنگ كردن و اينكه الان بگيد بيخيال شده ايد اما در پس ذهنتان هنوز آن موضوع آزارتان ميدهد با ايشان صحبت ميكرديد و شرايط را از ديد ايشان هم ميديد.
بحث و جدل حل كننده مسائل نيست .اينكه همسرتان مسائل را به شما نميگويد يا زماني كه شما متوجه ميشويد و علنا ميگويد دلم نميخواست بداني يا به گفته خودتان حق را به خود ميدهد ميتواند به دليل ترس از واكنش هاي شما باشد ،اينكه نميخواهد باز بحث پيش بيايد .
بهتر است به همسرتان نزديك تر شويد .سعي كنيد كمتر از حساسيت نشان دهيد ،كمتر دنبال محكوم كردن باشيد، چون اينها باعث دوري ميشود .شرايطي فراهم كنيد كه همسرتان بيشتر احساس صميميتي با شما داشته باشد .برنامه هاي مشترك بيشتري بگذاريد ،بيشتر با هم صحبت كنيد تا دليل كارها را بدانيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید