سلام عزیزم
بنظر میرسه با تجارب عاطفی متناقضی روبرو بودید که ممکنه در شما حس بدی رو ایجاد کرده باشه...در حال حاضر با توجه به سن شما و اینکه باید بتونید برای خودتون و زندگی آینده خود برنامه ریزی کنید من نظرم این هست که فارغ از هرگونه تبعیضی هدفمند بشید و بسیار جدی و مصرانه شروع به خوندن درس کنید و بتونید به یک مسیر مشخصی از زندگی برسید و از سردرگمی خارج بشید..قبول دارم توی این شرایط روحی کمی سخته ولی اگر باخودتون به یک نتیجه خوب و محکم برسید میتونید.
احتمالا پدر شما فردی نتیجه گرا هستن ک نتیجه کار براشون مهم هست مثلا دانشگاه رفتن شما و وقتی این اتفاق نیفتاده خیلی اذیت شدن و ایشون هم شرایط خوبی ندارن و البته این نکته رو در نظر بگیرید که هیچ پدری نمی تونه اینهمه محبت در طی سالیان رو به دروغ داشته داشته باشه....و ممکنه شرایطی پیش اومده باشع که باعث شده حال ایشان بد شده باشه
اول به خودتون کمک کنید و در کنار مشاوره درس رو بخونید .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید