سلام و احترام.
شرایطی که توصیف کردید باید برای شما خیلی سخت باشه. شرایط سردرگمی و بلاتکلیفی. به نظر میاد شما به ادامه رابطه تمایل بیشتری دارید تا آقا پسر. حس خیلی بدی هست که شما رو بخواد از خانواده ش پنهان کنه.
اگر واقعاً تصور می کنید آقا پسر میل زیادی به ادامه رابطه با شما نداره، موضوع خیلی مهمی هست. اشاره کردید که ایشون می گه رابطه مون دیگه خوب نیست و شور و هیجان نداره. هر چند شور و هیجان رابطه معمولاً در ابتدای آشنایی بیشتر هست، اما این که برای آقا پسر شور و هیجان اهمیت زیادی داره، می تونه مشکل ساز باشه.
خیلی خوبه که شما به ایشون علاقه دارید و فکر می کنید از همه نظر برای هم مناسب هستید، منتها یک طرف مهم رابطه ایشون هست. ایشون واقعاً دیدگاهش به رابطه چیه؟ علاقه ش چقدره؟ آیا ایشون هم فکر می کنه خیلی به هم می خورید؟
برای این که شما بتونید حرف هم رو بفهمید و موقعیت همدیگر رو درک کنید، لازمه با هم گفتگوهای عمیق تری داشته باشید. شما نظرات تون رو ابراز کنید. و ایشون هم.
کتاب معجزه گفت و گو (انتشارات صابرین) و کتاب پیام ها (مهارت های ارتباطی) (انتشارات ارجمند) می تونه کمک کنه درک بهتری از موقعیت همدیگر داشته باشید.
برای خود شما هم کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی؟ (باربارا دی آنجلس) را توصیه می کنم مطالعه بفرمایید.
نکته آخر این که همانطور که در ابتدای صحبت تان گفتید، مشاوره رفتن شما به صورت دو نفره یا هر کدام جداگانه می تونه تأثیر خوبی روی رابطه تون داشته باشه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید