سلام دوست عزیز
به این نکته اشاره کرده این که پنهان کاری داشته اما حل شده, صرفا جهت راهنماییتون می گم, به این موارد دقت کنید و سر سری از رویش نگذرید, ازدواج امر بسیار مهمی هست و باید برایش وقت بگذارین و همه جوانب رو بسنجین.
شما گفتین که منتظرین سربازیش تموم بشه تا بیاد خاستگاری, آیا ایشون خودشون به شما پیشنهاد ازدواج دادن و با برنامه با هم صحبت کردین و برنامه ریزی کردین و هر دو در این برنامه به یک اندازه سهم داشتین یا بیان این مسئله از طرف شما بوده؟
بهتره بررسی کنید رفتارهایش رو و ببینید همیشه موقع بحث از کوره در میره و صداش بالا میره یا وقتی در این موارد باهاش صحبت می کنین. البته که نیازی با اینطور بیان کردن شما نیست چون این در واقع نگران بودن شما رو نشون میده و این نگرانی رو به روشی نه چندان درست و به صورت غر و طعنه سرزنش بهش نشون میدین. دقت کنید که در جواب این صحبت های شما وقتی داد میزنه چی میگه و حرف هایش چی هست. مهمه که تحت فشار نباشه و در واقع احساس فشار و تو منگنه بودن برای این ازدواج نکنه چون اگر اینطور باشه و نتونه به شما بگه ممکنه که به صورت جرو بحث و داد و بیداد خودش رو نشون بده. چیزی که شما به من میگین به نظر میاد شما احساس میکنید که نکنه نیاد خواستگاریم و یا نکنه که جا بزنه. این شاید به این خاطر باشه که درست و مطمئن و قطعی در این باره صحبت نکردین. پیشنهاد من این هست که هر حرفی رو که زدین یک بار قطعی صحبت کنین و دیگر شکی بهش راه ندین چون شک و نا امنی رابطه رو فقط خراب می کنه. وقتی ایشون داد میزنه داد زدن شما چیزی رو حل نمیکنه بلکه خرابش می کنه. با داد زدن شما راه برای بی احترامی به شما باز میشه. وقتی داد میزنن میتونین آروم بگین که لطفا سر من داد نزن سعی کن آروم باشی و حرفت رو بزنی چون این کار من رو ناراحت می کنه.
با بیان این چنینی می تونین در کمال احترام حرفتون رو بزنین.
پایدار باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید