در مورد احساساتتون با همسرتان صحبت کنید اما این ابراز احساسات باید چهار پله داشته باشد
۱- از من بجای تو استفاده کنید که همسرتان احساس قضاوت یا محکوم شدن نداشته باشد
۲- چه اثری روی من داشت؟ مثلا من غمگین شدم، من ناراحت شدم
۳- بیان انتظار و توقع بصورت نیاز و خواسته!
۴- پاداش توقع
اما به این موضوع توجه داشته باشید که اگر همسرتون خونه رو بنام شما نزدند بمعنای بی ارزشی و دوست نداشتن شما نیست. اینکه همسران در زندگی بهم کمک می کنند برای این است که از اینکار لذت می برند اینکه حق من چیه؟ آیا پاسخ این سوألها مشکلی از شما حل می کنه؟ یا فقط این پرسشها باعث اضطراب شما میشه؟ اگر شما به کمک به همسر دیدگاه ارزشی داشته باشید دیگر دچار ناامیدی نخواهید شد حالا چه خونه رو بنامتون کنند چه نکنند.
احساس، انتظار و دقیقا ناراحتیم رو بیان کردم ولی هیچی نگفت فقط گوش داد .چطور هیچ انتظاری نداشته باشم؟ ۲۵ سال هم بیرون کار کردم هم خونه الان هیچی ندارم دریغ از یک ریال پس انداز. ایشون هم خونه به نامشونه هم دوتا ماشین هم پس انداز داره من فقط وظیفم کارکردنه و تقدیم کردن دودستی حقوقم. چطور همه دوستام و همکارام هم حقوقشون دست خودشون و هم خونه و ماشین به نامشونه. اگه ارزش و دوست داشتن نیست پس چیه . هرچی هم بگن شوهراشون دربست قبول میکنن یعنی فقط کافیه از ذهنشون بگذره مسافرت میخوان یا دلشون مهمونی و گردش میخواد. ما که مسافرت سالی دو سه بار نمیریم اونم با منت و هزارتا اعصاب خوردی و دعوا و مهمونی و گردش و تفریح و لباس هم برای از ما بهترانه .