2794

سلام خسته نباشید. من پسری بیست و یک ساله هستم الان نزدیک چهار سال و خورده ای هست که با یه دختر خوبم نه به عنوان دوستی فقط به امید روزی که باهاش ازدواج کنم بخدا دستم بهش نزدم فقط حرف زدیم .. الان نزدیک یک سال می شه برادرم راضی نمی شه پدرم هم سال قبل فوت کرد بخاطر خانواده اش این داداشم راضی نمی شه چون که داداش بزرگم الان هر چی دارم از همینه نمی تونم هم بدون رضایت این داداشم کاری کنم من خیلی دوستش هم دارم اگه یه شب باهاش حرف نزنم خوابم نمی بره ... بخاطر این داداشمم راضی نمی شه دوارن جوونی بابای دختره برادر خودشو کشت از سر یه مسئله نمی تونم بگم داشتم کم کم راضیش می کردم که همین چهار پنج ماه پیش دختر عموش باز با یه پسریی فرار کرد البته اون یه دختر عموش هم همینجور ولی داداشم نمی فهمید این یکی هم فرار کرد حالا تا اسم این دختره رو میارم میزنه تو گوشمم .. چیکار کنم که راضی بشه بخدا دیگه خسته شدم چیکار کنم لطفا اگه می تونین راهنماییم کنین؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن 21 جنسیت مرد شغل دانشجوو وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام
ازدواج گورستان عشق است و پس از ازدواج که شما زیر یک سقف قرار گرفتید دیگر این حرفا تمام می شود و شما با واقعیات زندگی روبرو می شوید اگر خودتون فرزندی داشتید آیا اجازه می دادید که با چنین خانواده ای وصلت کند؟ پیشنهاد می کنم حداقل با ده نفر که افراد موفقی هستند مشورت کن بعد تصمیم بگیر ازدواج با افرادی که خانواده آشفته دارند مشکلات متعددی به همراه خواهد داشت و معمولا افرادی که در اینگونه خانواده ها زندگی می کنند از مسائل روانی مثل اضطراب، افسردگی و ... رنج می برند.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید