بی ارادگی در تصمیم گیری برای زندگی مشترک

سلام خدمت به مشاور عزیز 

مشکل ۱: من دختری هستم ۲۵ ساله مشکل من از اونجایی شروع میشه که من اصلا حوصله انجام هیچ کاری رو ندارم به عنوان مثال الان‌ دارم فیلم میبینم بعد پا میشم‌میرم‌ یه کار دیگه انجام میدم.کتاب میخونم در حدود چند صفحه در صورتی که از قبل برنامه ریزی کردم کتابمو امروز تا صفحه ۱۰۰ بخونم تا صفحه ۲۰ میخونم میگم ولش کن برم سراغ یه کار دیگه همه کارامو نصف و نیمه ول میکنم از اون طرف واقعا استرس میگیرم که چرا اینکارو میکنم مثلا امروز تصمیم گرفتم برای خودم برنامه بنویسم میگم ول کن نمیخواد بزار فردا از فردا شروع کن ولی بهتر هی کارامو پشت گوش میندازم. از اینور میگم داری عمرتو هدر میدی ولی تا چند دقیقه خوبم. واقعا از دست خودم خسته شدم الان چندتا کلاس دارم که هیچکدومو تا آخر تموم نکردم. همش دنبال اینم که از یه شاخه به شاخه ای دیگه بپرم. حین انجام کارامم بی طاقتم 

مشکل ۲ : اینم بگم من با یه آقایی هستم که قصدمون ازدواجه این آقا به من میگن حق نداری بری دانشگاه حق نداری بری سر کاری که آقا داره درصورتی که من خودم عاشق دانشگاهم من با معدل بالا دیپلممو گرفتم یکی از شاگردای برتر مدرسه مون بودم.الان من نشستم تو خونه تموم کساییکه از من پایین تر بودن از نظر سطح درسی یه رشته خوب درس خوندن الان سرکارن. منم خودم عاشق درس خوندنمم هزار بارم‌با این آقا صحبت کردم من دوست دارم مستقل بشم میگه نه محیط دانشگاه خوب نیست بخدا از خودم متنفر شدم. همش بی قرارم همش اضطراب دارم. میگم منی که عشق درس خوندن بودم چرا الان این وضعمه فردا بچه ام باید بگه مادرم چرا درس نخوند.اینم بگم هیچ  جوره دلم نمیاد به این آقا بگم برو نمیخوامت. ممنون میشم راهنماییم کنین.