سلام وقتتون بخير با تشكر از شما متخصص محترم
بنده يک پسر هجده ماهه دارم كه خيلی اجتماعی هست و دوستدار اطرافيان كه باهاشون بازی كنه صحبت كنه و...
من يک پسر خواهرشوهر دارم كه امسال به پيش دبستانی ميره
پسر من عاشق پسر خواهرشوهرم هست خيلی دوست داره باهاش بازی كنه و ارتباط برقرار كنه او هم از رفتارهاش برمياد كه پسر منو دوست داره اما ناسازگاری هايی ميكنه كه باعث شده وقتی خانواده جمع هستن به پسر من اونقدری توجه و ابراز احساس نشه
مثلا بايد پسر منو ببرن داخل اتاقی تا بغلش كنن بوسش كنن و...او هم گاهی حتی سر پسر من جيغ ميزنه يا مثلا ميگه نميخوام (پسر من) بياد تو اتاق
يا ميگه اصلا برن خونشون و...
البته در اصطلاح خانواده او ٥ سالی تک بوده و پادشاهی كرده و حالا محبت ها سمت پسر من اومده برای همين حساس شده
البته او يک برادر بزرگتر هم داره كه مدام كوتاه اومده و من خودم با چيزايی كه ديدم حس ميكنم در اصطلاح او لوس شده چون با جيغ كارشو پيش ميبره پيش مشاور هم بردن گفته انرژی ذهنيش زياده بايد سرشو گرم بازی كنين
اما خب فعلا من ناراحتم حتی در حدی هست كه ترجيح ميدم وقتی جايی او هست من و پسرم نريم اونجا
ببخشيد طولانی شد ممنون ميشم راهكار بديد بهم؟
گاهی هم سر همين موضوع با همسرم ناراحتی ميكنيم،من ميگم او ديگه بچه كوچولو نيست يا مامانش بايد بيشتر حواسش باشه
همسرم ميگه نه تو بايد بدونی اونم بچه است
لطفا كمكم كنين راه درست رو انتخاب كنم
ضمنا من خودم روانشناسي خوندم و تا حدی ميتونم مديريت كنم روابط رو اما ديگه تقريبا غيرقابل تحمل شده!!
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید