زخم زبون های مادرشوهر

سلام وقتتون بخیر

من حدودا 2 سال و نیمه که عروسی کردم.

مشکلم اینه که مادرشوهرم حرصم میده.از روز اول خواستگاری تو منزل ما گفت که این پسر منه شوهر منه مادر منه همه کس منه و...

انگار خطو نشون میکشید. از قبل بطور مختصر یکبار دیدمش در یک مهمانی و نمیدونستم قصدش از من خواستگاریه.و اونجا اصلا بهش نمی اومد همچین اخلاقی داشته باشه. و اینم بگم خیلی حقه بازه و فیلم بازی میکنه و گول میزنه آدمو.

برای عقد محضر هم یک ربع سکه میخواست بده که صبر کرد من بله سوم رو گفتم و بعد داد در صورتیکه زیرلفظی رو باید قبل از بله سوم عروس بدن و اینکارو دوباره در عقد تشریفاتی در مراسم نامزدیمون تکرار کرد

در دوران عقد هم هیچکدوم از مناسبتها و اعیاد به دیدنم نیومد و هدیه ای نداد.

برای ازدواجمونم هیچ کمکی نکردن و همسرم با وام یک خونه ی کوچیک تهیه کرد و ماشینم نداشت. تا اینکه پدرم برامون خرید چند ماه بعد از عروسیمون. کلا مادرش همیشه وقتی میاد خونمون میگه اینجا خونه پسرمه و خونه خودمه و میگه حق دارم برم تو کمدارو ببینم. و همیشه زخم زبون داره با اینکه من نسبت بهش خیلی مودب و مهربون بوده و هستم. و به من میگه عروس مثل خاره و پسر آدم گله. و اگر گل رو میخوای باید خارم بخوای و اگه پسرشو آدم میخواد باید خارم بخواد

حرفاش آزارم میده و جوابشم ندادم تا به حال.چون حیا دارم و روم نمیشه. شوکه میشم از حرفاش.خیلی خاله زنک هستش و تحصیلاتی هم نداره. من یک دختر تحصیلکرده از خانواده خوب با موقعیت اقتصادی بالام. ولی خانواده همسرم نه تضاد داریم با هم