هر خانوادهای به نوبه خود یک دولت کوچک هست که با روش خاص خود، با قوانین منحصربهفرد، با شیوههای تربیتی و شیوههای مقابلهای ویژه در برخورد با مشکلات به یقین طبیعی است وقتی اعضای دو خانوادهای که قوانینشان از زمین تا آسمان با هم متضاد و متفاوت است بخواهند با هم وصلت کنند، مشکلاتی ایجاد شود.
بیتردید تلاقی این دو سیستم متضاد مشکلاتی را موجب میشود که دامن هر سه خانواده را میگیرد. هم خانواده دو نفره و هم خانواده همسران درگیر مسائلی میشوند که شاید پیدا کردن نقطه اشتراکی بین آنها خیلی سخت باشد.
برخی از افراد هنوز بر حسب شنیدهها و دیدهها یا قالبهای فکری و باورهای قدیمیشان، نگاه متعصبانه و سوگیرانه نسبت به اقوام همسرشان دارند و رابطه خود با آنان را شبیه کارد و پنیری میبینند که هرگز شایسته نیست کنار هم قرار گیرند.
رابطه مادرشوهر و عروس و داماد و مادرزن یا باجناقها و جاریها ....داستانی قدیمی است که موجب حساسیت برخی از افراد شده و موجب تیرگی روابط آنان میشود.
این ذهنیتهای از پیش تعیین شده را از بین ببرید و افراد را براساس شخصیت و عملکردهایشان قضاوت کنید. احترام بیشترین چیزیه که خانواده همسرتان از شما میخواهند
احترام گذاشتن هرگز به معنای غلام حلقه به گوش بودن نیست. بلکه برای برقراری ارتباط سالم با آنان در درجه اول بهتر است والدین همسرتان را مثل والدین خود ببینید، کسانی که نگاهشان به دنیا متفاوت از شماست. دوما بپذیرید اگرچه فرزندشان با شما زندگی میکند، اما جدا از آنها نیست و هنوز نسبت به او احساس نگرانی و مسئولیت دارند، بیتردید اگر خودتون رو جای آنها بگذارید قطعا میتونید معنای برخی از نگرانیهای آنها را بفهمید و حرفهای ناراحتکنندهشان را زیر سیبیلی رد کنید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید