احتمال شخصیت مرزی

با سلام و عرض ادب

من با هر دعوای کوچک درخواست طلاق میدم و شوهرم هر بار مانع میشن

بعد سریعا می تونن متقاعدم کنن 

همه چیز رو فراموش می کنم

ولی در عین خوشحالی با همسر و خانوادم شدیدا احساس پوچی می کنم

چند بار هم به فکر خودکشی افتادم احساس می کنم هیچکس درکم نمی کنه

دلایلم هم برای خودکشی ممکنه برای سایرین مسخره به نظر برسه

تعادل شخصیتی ندارم از یک نفر خوشم میاد کافی یک مورد ببینم که با من سازگار نیست به شدت در آن لحظه ازش متنفر میشم از طرفی فوق العاده شکاکم به بدترین شکل ممکن فکر میکنم جالب اینجاست باورش میکنم گاهی حتی به انتقام فکر میکنم نگران خودم شدم شدیدا از این که مطمئن بشم بیمارم میترسم 

و در نهایت هم عرض کنم که در خانواده ای بزرگ شدم که فوق العاده کشمکش بود

تفاوت مادر و پدرم مثل شب و روز بود دائم دعوا همش به من میگن (حتی الانم)که به خاطره تو تحمل کردیم و جالب تر اینه که من همیشه باید قضاوت میکردم بینشون و تعیین میکردم حق با کی و همیشه در دو راهی ابهام بودم و من رو بین خودشون تقسیم می کردن.😔