2794

دوراهی انتخاب محل زندگی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 50 بازدید 1 تبادل تجربه

خانواده من بخاطر شغل پدرم مجبور شدن بیان مشهد منم که ازدواج کردم باز راهی یک غربت دیگه شدم منو همشهریم هر دو شمالی هستیم .از طرفی پدرم درگیر بیماری سرطان هست برادرم ندارم .خواهرامم برای یک دکتر بردن هم منت میزارن و این موضوع منو خیلی عذاب میده طوری که از خواهرام دلسرد شدم منم بچه مدرسه ایی دارم از طرفی شوهرم برای زندگی مشهد نمیاد و میگه من خونه جدا براتون میگیرم منم میرم شمال نهایتش خونه رو جدا کنیم و یک چیز دیگه اینکه میگه منم از اینجا خسته شدم و میخوام برم شهر خودم یعنی شمال شوهرمم دهن بینه حتی بارها حرمت منو جلوی خانوادش شکسته. بخاطر همینم اصلا دوست ندارم برم شمال اگه میشه یک راهکار چیزی بدید حداقل دلم آروم بگیره ؟ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن 33 جنسیت زن شغل خاندار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 

ناراحت شدن از رفتارهای خواهرتان امری طبيعی است اما نبايد زیاد به آنها واكنش نشان دهيد .آنها نيز شرايط و زندگی خاص خود را دارند و شايد محدوديت هايی دارند 

تحت هيچ شرايطی محيط خانه از همسرتان را جدا نكنيد و نگذاريد دو شهر مختلف سكونت كنيد كه اين اتفاق روابط را سردتر كرده و باعث بروز مشكلات جدی تری ميشود .

برای مشكل دهن بين بودن همسرتان بهتر است با ايشان صحبت كنيد و از او بخواهيد احترام و حريم ها را حفظ كند و بداند كه احترام يه رابطه متقابل است .

كه هم الگويی برای فرزندانتان است هم مرزهای زندگيتان مشخص ميشود 

بهترين راهكار صحبت كردن مفصل درباره همه شرايط موجود خستگی از محيط زندگی ،بيماری پدرتان ، احساسات و نگرانی خود با همسرتان است .

و يک تصميم مشترک بگيريد كه آينده فرزندان نيز صدمه نخورد 

تجربه شما

سلام و ممنونم از پاسخگوییتون  من همه حرفا رو براشون تکرار کردم تنهایی غربت بیماری پدرم از نظر روحی داغون شدم خودش هم اینهارو دیده و بارها براش تکرار کردم ولی اصلا منطقی فکر نمیکنه اون فقط بخاطر اینکه برادراش بهش میگن بیا شمال میخواد بره در حالی که اگه برم زندگی دچار اختلافات زیا دی میشه چون اجازه دخالت به هر کسی میده حرمت منو بارها زیر سوال برده طوری که این رفتاراشو میبینم منم روز به روز ازش دورتر میشم وقتی به آرامشو آسایش منو بچه اهمیت نمیده و فقط خودخواهیای خودشو میخواد