2794

با سلام

من دختر بیست و شش ساله بودم که شوهر خواهرم من را برای برادرش خواستگاری کرد. من از شوهر خواهرم بخاطر اذیت های که به خواهرم کرده خوشم نمی اومد و کاملا مخالف این ازدواج بودم ولی خواهرم گفت که برادرش باهاش فرق داره و بهتر و چون کارش کارگری حتما احترامت را خواهد داشت و بهت محبت می کنه و مادرم هم گفت نزدیک خواهرت زندگی کنی بهتر چون من روحیه درونگرا و ضعیفی دارم. خلاصه با صحبت های خواهر و مادرم و شوهر خواهرم تن به این ازدواج دادم و عقد کردم به امید اینکه عشق بعد از عقد پیش بیاید دو روز بعد عقد به من پیام داد و پیام دادنش شروع شد گذشت تا اینکه تو پیاماش شوخی های مسخره میکرد مثلا استیکر میفرستاد یا استیکر دماغ گنده یعنی دماغ من گندست یا عینکی و میگفت تو جنبه شوخی نداری گذشت و من بهش گفتم تولدم و اون گفت که این کارا سوسول بازیه تو این مدت که سه ماه از عقدمون گذشت فقط یک بار اومد دیدنم و زود رفت شهرشون (با ما صد کیلومتر فاصله داره) بعد دو ماه ندیدمش و پیام دادنش هم کم شد وقتی بهش میگفتم چرا پیام میدی میگفت سرم شلوغه در حالی که میدونستم دروغ میگه با این حال گفتم بگذار صبر کنم ولی این ماه هفتم عقد که شد و من به دیدن خواهرم رفتم دیدم اصلا محلم نمیذاره رفتم خونشون جلوی تلویزیون دراز کشید و فوتبال دید و با گوشیش بازی کرد راستی این را هم بگم که وقتی میرفتیم بیرون همش سرش تو گوشی بود و حرف خاصی نمیزدیم الان هم دچار افسردگی شدم و میخوام طلاق بگیرم و وقتی بهش گفتم فقط گفت تو داری منو بدبخت میکنی و یک بار هم بلاکم کرد که با حرف برادرش از بلاک خارجم کرد

دیگه ازش متنفر شدم من که سعی کردم دوستش داشته باشم اون حتی بهم احترام هم نمیذاره و خوردم کرد حالا شما بگید من میتونم این زندگی رو ادامه بدم با این وضع افسردگیم که اون مسخره بازی میدونتش

باهاش هم که حرف زدم گفت من یک زن قوی میخوام نه مثل تو احساسی

اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل درحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام و احترام. دوست عزیزم از صحبت هایی که کردید متوجه شدم که شما و همسرتان هیچ شناختی ازخود و  دنیای یکدیگر ندارید. دو آدم کاملا غریبه هستید که این غریبگی میتواند باعث شود کوچکترین حرف تبدیل به سوتفاهم و رنجش و حتی تنفر شود. برای طلاق هیچ وقت دیر نیست. بنشینید و از خواسته هایتان با هم صحبت کنید. ببینید که قادر هستید برای تمام عمر با یکدیگر کنار بیایید و با همکاری و همدلی هم زندگیتان را بسازید؟ اصلا برای هم انقدر جذاب هستید که قادر باشید زندگی ای مشترک که در آن حال رابطه خوب است را بنا کنید؟ هدفتان از ازدواج با هم چیست؟ چرا یکدیگر را انتخاب کرده اید و میتوانید انتظارات طرف مقابل را براورده سازید یا خیر؟ آیا میتوانید برنامه های مشترکی با هم برای زندگیتان داشته باشید؟ حتما در اولین فرصت با یکدیگر صحبت کنید. اگر قرار است با هم زندگی کنید باید بتوانید با هم صحبت کنید و توافق کنید. بدون صحبت کردن با هم هیچ مسئله ای حل نمیشود.اگر امکانش را دارید حتما و تاکید میکنم حتما از یک روانشناس حضوری کمک بگیرید تا بتوانید مهارت های زندگی زناشویی را یاد بگیرید و بهترین تصمیم را بگیرید.خواندن کتاب مهارت های زندگی زناشویی شهرام محمد خانی هم میتواند بسیار کمک کننده باشد.در نهایت اگر به هیچ توافقی نرسیدید بهتر است قبل از شروع یک رابطه خراب آن را تمام کنید که آسیب های کمتری را متحمل شوید. موفق باشید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید