2794

بدرفتاری مادر با کودک سه ساله

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 46 بازدید

سلام من یک دختر سه ساله دارم.  وقتی بدنیا اومد من توی یک شهر غریب دور از خانواده ام بودم و به علت اینکه خانواده همسرم منو شدید اذیت میکردند خیلی عصبی شدم. همسرم هم هیچ کمکی در بزرگ کردن کودکم نکرد .حتی یادمه موقعی که دخترم شش ماهه بود من در حمام بودم دخترم انقدر گریه میکرد حاضر نشد بچه رو برداره تا من خودم اومدم بغلش کردم. یعنی کمک در حد صفر. به بچه علاقه داره اما هیچ کمکی و زحمتی بخودش در بزرگ کردن بچه نمیده. همین مسائل باعث شده تا دختر من از همون کوچکی اگه کاری میکرد یا حرفمو گوش نمیکرد بشدت باهاش بد برخورد میکردم. خودم عذاب وجدان میگرم. خیلی دوستش دارم همه چیز براش میخرم. همیشه عزیزم جانم صداش میکنم. توی روز خیلی میبوسمش. باهاش بازی میکنم. اما یکسره تو خونه باهاش سر همه چی دعوا دارم. اصلا حرفمو گوش نمیده. خیلی زرنگه. مربی مهدشون خیلی ازش راضیه. میگه خیلی دختر خوبیه و زرنگ. کلا کلاس رو بدستش میگیره. خیلی به مهد علاقه داره چون اینجا تنهاست و هم بازی نداره و اینکه توی خونه سر هر چیزی زود گریه میکنه. بطرف باباشم زیاد نمیره همش پیش خودمه. حتی ببخشید تا دستشویی هم با من میاد پشت سرم و اینکاراش منو بیشتر عصبی میکنه. سرش داد میکشم که یک لحظه ولم کن .در ضمن من یک دختر چهار ماهه هم دارم که نسبت به اون اینطور نیستم و اینو بگم الان یک ساله که از خانواده همسرمم تقریبا دور شدیم و من آرومتر شدم. اما هنوز در مواجهه با کارهای اشتباه دخترم عصبی و پرخاشگرم. احساس میکنم دخترم نیز عصبی شده و روش تاثیر گذاشته و هر چیزی که بقیه بچه ها داشته باشن عین همون رو باید براش بخریم. توروخدا بگین چیکار کنم. به باباش چی بگم که اونم همکاری کنه؟ من تحصیلاتم فوق دیپلمه و خانه دارم. پدرش سیکل داره  و شغل آزاد. ممنونم خیلی زیاد


اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام و احترام, دوست عزیز در مورد پرخاشگری که گاهی نسبت به کودکتان دارید دارید  عرض کنم که طبیعی ست که مادر ها همراه با احساس عشق و علاقه احساساتی نظیر خشم و یا حتی گاهی نفرت را  نسبت به فرزندانشان تجربه کنند و این اصلا اشکالی ندارد و نباید بابت آن خودمان را سرزنش کنیم اما چیزی که مهم است این است که نباید خشم ها و هیجان های منفی مان را که از جای دیگر است سر فرزند دلبندمان خالی کنیم.خشم و هیجان های منفی شما به دلایل شرایط محیطی و فشار های خانوادگی و عدم همکاری همسرتان است نه رفتار های کودکتان  و به دلایلی این خشم ها و عصبیت ها تخلیه و پالایش نشده اند پس طبیعی ست که جایی این هیجان های منفی تخلیه میشوند که در شرایط حال حاضر شما این پرخاشگری ها  را متوجه فرزند اولتان میکنید.. پس به جای اینکار  سعی کنید مسائلی که شما را ناراحت میکند را با همسرتان در میان بگذارید.دوستانه و در شرایطی مناسب و با لحنی آرام شفاف سازی کنید و خواسته هایتان را بگویید و البته حرف های ایشان را هم بشنوید و انتظار تغییر یک شبه را نداشته باشید.امید است که شرایط بهتر شود.در مورد چسبندگی کودکتان به شما باید بدانید این وابستگی در نتیجه احساس عدم امنیت است. باایجاد  آرامش و محیطی امن و رفتاری مناسب با کودکتان به او احساس امنیت دهید.فقط یک مادر شاد و سالم میتواند کودکی شاد و سالم تربیت کند بنابر این در درجه اول برای بهبود حال و روحیه خود اقدام کنید.بنابراین  از یک مشاور حضوری کمک بگیرید. اگر کودکتان رفتار هایی دارد که مناسب نیست با یک متخصص کودک مشورت کنید . رفتار های کودکان خیلی سریع اصلاح میشود. اصلا نگران نباشید. خوب باشید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید