دعا کردن و حاجت نگرفتن

سلام . وقتتون بخیر

من 6 ساله که ازدواج کردم و موقع ازدواج همسرم دانشجو بود شرط من برای ازدواج با ایشون این بود که کار دولتی داشته باشه اونم قبول کرد و گفت تلاششو میکنه .چند ماه بعد از عروسی ما پسردایی ایشون که همسن و سال همسرم هستن ازدواج کردن عروسیشون همه چیزشون از ما بهتر بود بعداز چند ماه هم کار دولتی استخدام شد .من همش دعا میکردم که همسرم کار پیدا کنه وضع ما روز به روز بدتر میشد و وضع اونا خوب (اشاره کنم که من محجبه هستم نماز میخونم ،نمی گم آدم خوبیم نمی گم مسلمونم نمی گم شیعه اما سعی میکنم یک سری چیزا رو رعایت کنم اما همسر پسردایی شوهرم بی حجاب بود) این شده برای من گره کور چرا من هرچی دعا کردم نشد چرا اونا برای خودشون هرجور دوست دارن زندگی میکنن اما خدا دعای اونا رو قبول میکنه ولی ما رو نه چرا نمیشه (این که اونا رو مثال زدم این نیست که بهشون حسودی میکنم کلا آدمای دور و برم ولی چون اونا همزمان با ما ازدواج کردن برام پر رنگ تره). تا اینکه پارسال تقریبا همین موقع ها جور شد که همسرم بره وارد ارتش بشه چقد خوشحال بودیم خدا میدونه اما متاسفانه مشکلی پیش اومد و نشد (الانم به این مرحله رسیدیم که ازهم جدا بشیم چون من میبینم که توی زندگیمون هیچ چیزی عوض نمیشه من مشکل دارم همسرم مشکل داره) .اما من همش از خودم میپرسم چرا بی حجابها دعاشون گیرا تره چرا خدا صدای منو نمیشنوه. 6 سال تموم برای یک کار دارم دعا میکنم اما نمیشه هیچ چیزی عوض نمیشه تا کی دعا کنم و هیچ چیزی عوض نشه تا کی صبر کنم خسته شدم همش مقایسه میکنم نمیدونم چی درسته چی غلطه . یا میبینم که مثلا فلان آدم مذهبی میاد یک حرفایی رو می زنه بعد یک دفعه میفهمی چه کارای کثیفی پشت پرده خودش انجام میده .دچار شک شدم  یا اینکه مثلا میرم یک مراسم مذهبی به شدت تحت تاثیر قرار میگیرم اما جاییم میرم که به فرض دوستام یک چیزای دیگه میگن اونم تحت تاثیر میزارتم بین دوگانگی گیر کردم لطفا کمکم کنید.  بگید چیکار کنم تکلیفم با خودم معلوم بشه.