2794

دخالت والدین در دعوای کودکان

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 490 بازدید 1 تبادل تجربه

باسلام .

من یک دختر ۴ ساله دارم ؛ ابتدا به ساکن باید توضیح بدم که مادر نسبتا سختگیری هستم ( نه به گونه ای که بچه رو تحت فشار بگذارم اما از وقتی بسیار کوچک بوده همیشه باهاش صحبت می کردم و مسائل رو در حد درکش براش توضیح میدادم ؛ به طور مثال اینکه اجازه بگیره پیش از اینکه دست به وسایل دیگران بزنه، با هم سن هاش مسالمت آمیز رفتار کنه و....) همین برخورد من باعث شده دخترم بسیار مودب و آرام باشه اما مساله ای که به تازگی پیدا کردیم اینه که دخترم حدودا یکسال و نیم قبل صاحب یک دختر عمه شده ، متاسفانه این کوچولو براساس تربیت پدر و مادرش کاملا بی قید و لوس و قلدر بار آمده ؛ فکر میکنه هرچه رو که بخواد باید در دم داشته باشه ( فرقی هم نمی کنه اسباب بازی خودش باشه یا مال دیگری یا حتی لوازم شخصی بزرگترها )، اگر هم نتونه چیزی رو به دست بیاره با جیغ و گریه می خوادش و والدینش هم فوری اونو در اختیارش می گذارن . این پدر و مادر محترم  کلا فکر می کنن بچه باید هرکاری که دلش می خواد انجام بده ؛ از بی اجازه دست کردن توی کیف و بشقاب غدای بزرگترها تا برداشتن وسایل منزل میزبان در هنگام مهمانی و.... و جالبه دختر من که همیشه با تمام همبازی ها (چه همسن، بزرگتر یا کوچکتر) به راحتی کنار میاد ، با این بچه همیشه و شدیدا کنتاکت پیدا میکنه و از اون بدتر مداخله پدر و مادر بچه در هنگام کنتاکتش با دختر منه (در واقع پدر و مادرش با دختر من وارد جنگ میشن ، ازش می خوان اسباب بازیش رو بده به این کوچولوی قلدر و از این دست که بچه جیغ نزنه و.... و این دخترک من رو دچار تنش میکنه چون اولا نمی تونه درک کنه چرا. اونچه در آموزه های ما به خودش بی ادبانه محسوب میشه رو این دختر عمه با حمایت غلط پدر و مادرش به راحتی انجام میده و دوم اینکه چرا باید در مقابل این بچه قلدر به خواست والدینش کوتاه بیاد (در واقع با تمام قوا در برابر والدین این بچه می ایسته) و از اون هم بدتر اینه که ما هر چقدر تذکر میدیم که نباید در دعوای بچه ها دخیل شد (مگر وقتی ممکنه آسیبی به هم بزنن) والدین این بچه متوجه نمیشن و با دخالتشون باعث عصبی شدن دختر من و انزجارش از این کوچولو و والدینش میشن

من در این مورد جدا ازتون کمک می خوام

با تشکر

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۸ جنسیت زن شغل فرهنگی وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور تربیتی کودک و نوجوان

سلام
اولا دختر عمه در سنی قرار داره که بازیهای اجتماعی را بلد نیست و در این سن اسباب بازی براش مهم تر از همبازیست.پس بخاطر اسباب بازی گریه میکنه و حد مالکیت دیگران را متوجه نیست.
لطفا این مساله را برای دخترتان توضیح دهید و به او بگویید او قادر به درک مالکیت نیست و بازی مشارکتی را هم بلد نیست.پس با درک متقابلِ خصوصیات روانیِ اون بچه،دختر شما اگر دوست داشت اجازه بده که اسباب باریهاش در اختیار دخترعمه قرار بگیره.بالاخره دختر شما هم باید یاد بگیره نیازهای انسانها در سنین مختلف فرق داره و تا حدی برای ارتباط با اطرافیان نیازهای اونها را برآورده کنه.البته باز تا حدی که نیازهای روانی خودش زیر سوال نره و احساس اذیت نکنه.بلکه اینکار بهش حس بخشندگی و عطوفت بده.
نکته بعدی: شما قبل از اینکه دخترعمه بیاد منزل شما با دخترتان صحبت کنید و اسباب بازیهایی که روشون حساس هست را کاملا از معرض دید بردارید و فقط اسباب بازیهایی سر دست بگذارید که اگر دختر عمه دست زد مشکلی برای دختر شما ایجاد نکنه .نهایتا با کمال احترامی که برای آن خانواده قائل هستید،در اتاق دخترتان را قفل کنید و  دختر من دوست نداره به وسایلش دست زده بشه.این یعنی احترام شما به حس مالکیت فرزند شما
نکته بعدی: اگر واقعا ارتباط شما با اون خانواده مشکل روانی برای خانواده ایجاد میکنه ارتباط را کمتر کنید و در حد نیم ساعت و دیدارهای گاهگداری باشه تا کار به کانتکت و دعوا نرسه.
مهم آرامش خانواده ی من هست...پس هرکاری انجام میدهم تا خانواده ام در آرامش باشند.

تجربه شما

دقیقا مثل دختر من و دختر خواهرم. با این تفاوت که دختر خواهر من سه سال و هشت ماهه است و دختر من هشت سال و نیم. هر چیزی دخترم بر میداره سریع با قلدری و لوس بازی میاد بر میداره و اگه دخترم مقاومت کنه شروع میکنه به کتک زدن دخترم و گریه با صدای بلند. واقعا تحملش برای من سخته اصلا دوست ندارم بیان خونه ما یا ما جایی بریم که اینا باشن