2794

خواهرشوهرم به خاطر شک داشتن با من قطع رابطه کرد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 217 بازدید

سلام . من پنج ساله ازدواج كردم و با خواهر شوهرم همسايه هستيم و رابطه خيلی خوبی با ايشون و شوهرشون داشتم تا بعد از چند مدت متوجه شدم شوهرشون رفتارش خيلی تغيير كرده و خيلی به من نگاه ميكنه

من هم نگاهشون ميكردم ولی از روی منظور نبود بيشتر كنجكاو شده بودم كه چرا نگام ميكنه و ميخواستم موضوع رو متوجه بشم

تا اينكه خواهر شوهرم به شوهرشون گفته بود كه من به شما دوتا شک كردم و شما عاشق هم شدين. وقتی شوهرشون اين حرفو به من زدن من شوكه شدم  و باورم نميشد و چند ماه افسردگی گرفتم . خواهرشوهرم رابطش رو با من قطع كرد اما من هيج وقت سر صحبت رو باهاش وا نكردم حتی به شوهرمم حرفی نزدم. تا اينكه مادرم برای مهمونی اومد خونمون  و متوجه شد كه چرا خواهرشوهرم با من حرف نميزنه حالا ميگه ميخواد به خواهر شوهرم بگه كه اشتباه فكر ميكنه. ميترسم حرفها به گوش شوهرم برسه بخاطر مخفی كاری منو نميبخشه . چيكار كنم خودم به شوهرم بگم يا سكوت كنم؟

در واقع من اصلا علاقه ای ديگه به اين خانواده ندارم ولی ميترسم شوهرم بره و باهاشون سر و صدا كنه ميترسم آبروی من بره. نميدونم چيكار كنم الان يک ساله كه از اين موضوع ميگذره


اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیزم

معمولا بهتر هست سوء تفاهم‌ها در همون ابتدای امر رفع بشن. حالا که بعد از یک سال، سعی در حل مساله دارید لطفا مادرتون یا هیچ‌کس دیگری رو در این امر دخالت ندید. با توجه به اینکه خطایی از شما سر نزده، دلیلی نداره بی‌جهت مخفی‌کاری کنید یا نگران آبروی خودتون و عکس‌العمل احتمالی همسرتون و خواهر ایشون باشید. خودتون با همسرتون صحبت کنید خیلی بهتر هست تا اینکه دائم بخواهید نگران باشید که چه زمانی چه کسی درباره‌ی این موضوع ممکنه با همسرتون صحبت کنه.  

به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید