نگرانی از دروغی كه به همسرم گفتم

سلام ببخشيد لطف ميكنيد هرچه سريع تر جواب من رو بدهيد . من بر حسب يه سری از موضوعات مجبور شدم دروغی كوچک بگويم البته اينم بگم كه ما عقد هستيم ايشون فوق العاده حساسيت برای رفت و آمد من به بيرون دارند و اگه هم بخوام برم بايد بگم و برم و حتما حتما يا با مادرم برم يا با برادرم يعنی تنها اصلا اجازه ندارم برم اول اينكه اين موضوع رو چه جوری حلش كنم. دوم اينكه سوالم اين بود شوهرم به من گفت من شنبه ميام دنبالت اما من چون شرايطشو نداشتم كه برم خونشون به دروغ گفتم یكشنبه وقت آرايشگاه دارم در صورتی كه شنبه بدون اجازه رفتم بيرون و با يكی از دوستانم كه  ايشون واسه اينكه نميذارن من با دوستانم در ارتباط باشم نگفتم كه با دوستم ميرم آرايشگاه و من با اين پنهون كاری ها به آرايشگاه رفتم حالا هم از ديروز ازشون خبر ندارم يعنی ديشبم كه من باهاش تماس گرفتم جواب ندادن بعد من از يكی از اعضای خانودشون پرسيدم كه از شوهرم خبر نداريد گفتند كه اومده خونه خوابه و من تعجب كردم كه ايشون بدون اينكه با من تماسی داشته باشند رفتند خوابيدن و من همش ذهنم درگيره كه نكنه ايشون منو تعقيب كرده و فهميده من بهشون دروغ گفتم و با ناراحتيه زياد به تماس های من اصلا جواب ندادن البته اينم بگم ايشون كرج هست خونشون و من تهران و سابقه نداشته كه منو تعقيب كنه يا اينجوری بخواد منو چک كنه فقط رفت و آمد من و صداقت من واسش خيلی مهمه حالا ميگيد من با اين افكار چه كنم توروخدا اگر پيامم را خونديد سريعا جواب بديد خيلی احتياج دارم