دوست عزیز سلام
شرایط سختی رو تحمل میکنید درک می کنم. شکست عاطفی اتفاق دردناکی هستش که برای هر کسی ممکنه اتفاق بیفته ولی مسلما آخر دنیا نیست. وقتی این اتفاق میفته فرد مثل اینکه عزیزی رو از دست داده باشه سوگواری میکنه و گذشتن از این مراحل نیاز به زمان داره. واسه کنار اومدن و درمان شکست عاطفی فرد باید از 4 مرحله بگذره: شوک، انکار، بازآفرینی و استقلال عاطفی. به نظر میرسه شما در مرحله سوم گیر کردید و هنوز معنی و مفهوم زندگیتون رو پیدا نکردید و کاری برای انجام دادن ندارید به جز غصه و مرور خاطرات و نپذیرفتن واقعیت. همه انسان ها در برهه ای از زمان درگیر عواطف و روابط می شوند که بعضی از آنها به ازدواج ختم می شود و بعضی تمام می شود و نافرجام می ماند.
به عنوان کارهای اولیه حتما از خونه بیرون برید، هرچیزی که باعث یادآوری خاطرات می شه پاکسازی کنید، به مرتب بودن خودتون و اطرافتون اهمیت بدید، به طور کامل فاصله بگیرید و از پیگیری مسایل و زندگی او از اطرافیان یا دوستان مشترکی که داشتین به شدت پرهیز کنید و در نهایت به خودتون برسید.
در مرحله بعدی شما باید با هیجانهای دردناک تون مبارزه کنید. در چنین مواقعی هجوم این هیجانات مثل غم، خشم، وحشت و ... کاملا طبیعی است و این طبیعی بودن رو به خودتون گوشزد کنید زیرا باید حسشون کنید تا بتونید اونها رو کنار بذارید و از بین ببرید، برای این رابطه از دست رفته سوگواری کنید گریه کنید یا هر کاری که معمولا موقع داشتن هیجان منفی انجام می دهید. با افرادی که شما رو دوست دارند و حمایتتون می کنند بیشتر رفت و آمد کنید و راههای سالمی رو برای کنار اومد با آن احساسات منفی پیدا کنید مثل رفتن به کلاس ورزش، موسیقی یا هرچیزی که علاقه دارید.
در مرحله سوم شما باید شروع به حل این هیجانات کنید. درباره رابطه ی شکست خورده فکر کنید این که چه دلایلی باعث شد این رابطه تموم بشه؟ آیا این مشکلات در رابطه فعلیتون هم هست؟ و اگر هست علتش چی میتونه باشه؟ احساستون رو بنویسید و تا زمانی که احساس بهتری پیدا نکردید به این نوشتن ادامه دهید حتی میتونید به صورت روزانه بنویسید و سپس نوشته های خودتون رو پاره کنید تا مغز از خاطرات گذشته خالی بشه. اگر احساس خشم دارید و فکر میکنید در گذشته اشتباه کردید یا با شما منصفانه برخورد نشده بهترین روش مهارت مدیریت خشم و ریلکسیشن هستش. روی نکات منفی رابطه قطع شده فکر کنید البته منصفانه و روی نکات مثبتی که تموم شدن این رابطه برای شما داشت متمرکز بشید و میتونید فهرستی از این موارد برای خودتون تهیه کنید.
به نظر میرسه شما هنوز تکلیف خودتون و احساستون رو با رابطه قبلی تموم نکردید و به خودتون زمان کافی رو ندادید و وارد یک رابطه ی جدید شدید و از انتخابتون راضی نیستید و این موضوع رو به رابطه قبلی ربط میدید. واقعیت رو بپذیرید هر کدوم از شما زندگی جدیدی رو شروع کردید و این شرایط تغییر نمیکنه فقط فکر کردن به گذشته حال خوش الانتون رو هم ازتون می گیره و هیچ نتیجه دیگه ای نداره. روی بهبود روابط با همسرتون متمرکز بشید به جای تمرکز به گذشته تا بتونید آینده ی خوبی رو برای خودتون و همسرتون رقم بزنید.
اگر با وجود انجام تمام این کارها باز هم حالتون خوش نیست به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید.
موفق باشید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید