باسلام
دوست عزيز همسر شما برای تخيله هيجاناتش اين روش رو انتخاب كردند كه متاسفانه روش غلطی هست و احتمالا با يادگيری مشاهده ای و الگو برداری حاصل شده
شما دو راهكار پيش رو داريد يكی برميگرده به قبل از شروع بددهنی و اون اينكه تا اونجايی كه بتونيد ايشون رو در شرايطی قرار نديد كه دچار هيجانات منفی بشند يعنی شرايط و محيط رو تقريبا آرام و بدون تنش نگه داريد كه البته اينكار بسيار سخت هست و به طور نسبی ميتوان اين شرايط رو فراهم كرد و موقعيت ديگه مربوط ميشه به بعد و حين بددهنی مثلا وقتی ايشون شروع به بد دهنی ميكنند شما محيط رو ترک كنيد به اين روش ترک موقعيت ميگويند و با تكرار اين روش يعنی همايندی بددهنی و ترک موقعيت به مرور همسرتون متوجه ميشند كه هرگاه شروع به بددهنی بكنند شما محيط رو ترک خواهيد كرد و وقتی شنونده ای نباشه انگيزه ای هم برای بددهنی نخواهد بود .
تكنيک ديگه اينكه در شرايط عادی با ايشون صحبت كنيد و احساستون و آزرده خاطر شدنت رو از اين رفتار با ايشون درميون بگذاريد و باهم قرداد ببنديد با اين مضمون كه صندوقی رو تهيه كنيد و مقرر كنيد كه هربار كه ايشون بددهنی ميكنند بايد جريمه ای رو به صورت نقدی در صندوق بريزند و در پايان مثلا يک ماه يا چند ماه با مبلغ جمع شده در صندوق بايد برای شما هديه ای بخرند يا برای خونه وسيله ای رو تهيه كنند و...و در نهايت و مهمتر از همه بايد متوجه باشيد كه چرا و در چه شرايطی ايشون بددهنی ميكنند و سعی كنيد از به وجود اومدن اون شرايط جلوگيری كنيد و به هيچ وجه ايشون رو در اين حالت ( تحريک و تهييج ) نكنيد چرا كه اين باعث تقويت رفتارشون ميشه و ناديده گرفتن و عدم تقويت اين رفتار به مرور از مدت و شدت و تعداد دفعات اون كم ميكنه و در نهايت اين رفتار به خاموشی ميرسه .
روش ديگه اينكه صندوقی رو تهيه كنيد و به ازای هر روز كه ايشون بددهنی نكردند و يا فراوانی اين رفتار در طول روز نسبت به قبل كمتر بود به ايشون پاداش ميديد و مبلغی رو طبق قرارداد به صندوق ميريزيد و در پايان موعد قرارداد مثلا يک ماه يا بيشتر با محتوی اين صندوق برای ايشون هديه ای تهيه كنيد بنابراين با روش انگيزه ايشون برای كم كردن اين رفتار بيشتر ميشه.
موفق باشيد.
سلام و تشکر بابت اینکه وقت گذاشتید و به من پاسخ دادید
یه سری نکات رو لازم دونستم خدمتتون عرض کنم
متاسفانه بددهنی ایشون فقط منوط به زمان های عصبانیت نیست
و ایشون در همه حال این رویه رو پیش میگیرند
به طور مثال : از داداش فلان فلان شدت چه خبر؟؟ و موردهای شبیه به این..
و در مواقع عصبانبت که دیگه به شدت وحشتناک تری
حتی اگر شخص مقابل رو دوست داشته باشند
وقتی باهاشون صحبت میکنند توجیهشون اینه که عادت به این کار دارند
و وقتی میگم که ناراحت میشم با خنده و شوخی میگه که مهم نیست
و راهکار صندوق رو که فرمودید من بارها امتحان کردم ولی جوابی نداد
چون ایشون تو یه جملشون چندین حرف نامربوط وجود داره
چه به شوخی چه به جدی
عذر خواهی میکنم از اینکه طولانی شد