2794

دخالت و درک نکردن پدر برای ازدواج کردن

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 49 بازدید

سلام. من 27 سالمه و یک ساله نامزد کردم با یکی از فامیلهای نزدیک پدریم عقد نیستم عقد نکردم چون میدونستم اگر عقد کنم وسایل خونه زندگی آیندم رو آماده نمیکنند خانواده داماد انتظار دارند با کلی قسط و قرض و بدون داشتن وسایل اولیه زندگی ازدواج کنم جهاز همه با پسره به جز وسایل آشپزخونه و خواب. پدرمم کمکی بهم نکرد چون پولی نداشت و البته خودشم نمیخواست بده و نامزدم خودش به گردن گرفت کل جهازو منم گفتم تا زمانی که شرایط رو محیا نکنید عقد نمیکنم چون آینده خودم و بچه ای که قراره بیاد برام مهمه ..این وسط جدا از بی وجدانی خانواده نامزدم که انگار نه انگار عروس گرفتند و با من خیلی سرد هستند رفتار پدرم بیشتر آزارم میده که فقط دوست داره خودش رو تایید کنند و بگند اشکال از دختر هست میاد به همه میگه من رضایت دارم دخترم بدون داشتن جهاز و بدون عروسی ازدواج کنه فقط برای اینکه خودشو نشون بده بقیه بگند چقد مرد خوبیه ..به خیالش بقیه با این کارهاش بهش میگن مرد نمونه و مومن در صورتی که این کارهاش باعث میشه همه به من سرکوفت بزنن باباش میخواست از شرش خلاص بشه همینجوری دادش رفت .حتی چند بار گفت دخترم میاد با خواهرشوهرهاش یه جا زندگی میکنه در صورتی که نه اونا راضی هستند نه من ..ب ا بی فکری حرف میزنه از طرف من. الانم توی خونه خیلی آزارم میده که فرار و بر قرار ترجیح بدم و زود عقد کنم ولی من مقاومت میکنم خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم با این آدم واقعا روزگارمو سیاه کرده اصلا منطقی نیست هرچقدر دلیل کارهام رو  براش توصیح میدم انگار سِحر شده و فقط به فکر منافع بقیه است😢 حتی سر   آب خوردن و غذا خوردنم آزارم میده اینقدر که ازش متنفر شدم . لطفا کمکم کنید


اطلاعات تکمیلی

سن 27 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم. چیزی که متوجه شدم اینه که پدرت هیچ کمک مالی نکردن و همسرت هم توان مالی تهیه جهیزیه رو نداره ولی خانواده اصرار دارن برید سر زندگیتون. درسته؟ قبول دارم که دوست داری با رفاه نسبی زندگیت رو شروع کنی. ولی راهش قطعا درگیر شدن با خانواده خودت یا خانواده همسرت نیست. ازدواج یک پیوند شیرین و مبارکه و نباید با تنش شروعش کنی چون تبعاتش بعدتر در زندگی مشترک ادامه پیدا می کنه. با همسرت برای جلب همکاری خانواده اش و تامین منابع مالی همفکری کنید. این یک مساله زوجی هست که باید حلش کرد نه اینکه گره رو کورتر کرد. شاید بتونید از ریش سفیدهای خانواده برای تعامل با والدین کمک بگیرید. شاید بتونید وامی تهیه کنید یا شما هم شروع به کار کنید...‌

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید