اکراه شوهر از همسر و تصمیم برای طلاق

سلام خسته نباشید دوستان عزیز.

حقیقتا چند ماهی هست که با شوهرم دچار مشکلات جدی شدم که حرف اول و آخرش فقط طلاقه ۲ سالی از ازدواجمون میگذره و و اوایل مشکلات و ناسازگاری های داشتیم که از طرف منم بیشتر بود اما واسه اکثر زندگی ها این دعواها اونم در اوایل ازدواج طبیعیه و دلیلی نمیشه واسه طلاق. من بارها خواستم زندگیم رو درست کنم اما شوهرم چندماهی هست که اصلا درست شدن این زندگی براش مهم نیست. میگه من به شدت از چشمش افتادم اوایل باهام خیلی خوب بود همیشه ایشون بودند که توی قهرها و دعواها واسه آشتی پیشقدم میشد. یه ماه پیش از خونه بیرونم کرد و گفت برات وام جور میکنم واسه مهریه  طلاقت میدم . واسه برگشتم چند نفری پیش قدم شدن به هیچ عنوان خواهان برگشت من نبود حتی با صمیمی ترین دوستش دعوای شدیدی کرد اما نشد که برم گردونن. منم دیدم وامش حالا حالاها جور نمیشه و ضامنی نداره و من به خاطر بچه م با پای خودم برگشتم. با توجه به رفتاری که داره بهش گفتم که به خاطر بچه م برگشتم و هر وقت مهریه مو و حضانت بچه مو دادی طلاق میگیرم. الان چند هفته ایه که تو خونه مم نه حرفی نه کلامی، جاشو که هیچ جدا کرده تنها هم خونه ایم و زن و شوهر نیستیم . امروز که بچه مو گرفت حتی نذاشت دستش به دستم بخوره نمیدونم دلیل کارهاش چیه خودم بازم دوست دارم این زندگی درست بشه اما نمیدونم که میشه یا نه 

به نظرتون براش تلاش کنم یا آخر خطه؟ و آیا این اکراهش . تماس نداشتنش طبییعیه یا نه؟