سلام وقتتون بخیر. برادرشوهرم از ازدواج اولشون یه پسر هشت ساله دارند که بعد از جدایی ، پیش خودش یعنی برادر شوهرم زندگی میکنه و آخر هفته ها میره پیش مادرش یعنی مادر خود پسر بچه. برادر شوهرم با پدر و مادرش زندگی میکنه.
پسر بچه اصلا تکالیفش رو در طول هفته انجام نمیده ، اگر با هزار تشویق و صحبت کردن و وعده انجام بده یکی دو روز خوب انجام میده بعد دوباره انجام ندادنش شروع میشه ، وقتی انجام میده کثیف و نامرتب و غلط انجام میده. پدرش هم تشویق کرده ،هم مدت زمان برای انجام تکالیف تعیین کرده ، هم محروم از علاقه مندی ها رو انجام داده ، هم با باشگاه فرستادن خواسته تشویق کنه ، هم دعوا کرده ، هم کتک زده. واقعا مستاصل شدن چون پسر بچه هیچ چیزی بهش اثر نداره . از مدرسه میاد با اینکه پدرش بهش میگه تکالیفش رو انجام بده میگه باشه و اگه پدرش کاری پیش بیاد و بیرون بره ، بعدش پسرش هم میره تو کوچه و بازی میکنه. تمام زندگیش بازی کردن توی کوچه هست و خب محیط کوچه چندان مناسب نیست. آخر هفته ها که میره خونه مادر خودش ، اون خانوم اصلا به تکالیف رسیدگی نمیکنه . بچه اون ور بسیار آزاد هست، هر جا بره بیاد کاری بهش ندارند ، هر ساعتی بخوابه ، اصلا کاری بهش ندارند برای همین برای رفتن به خونه مادرش خیلی خوشحال میشه . و دروغ هم میگه متاسفانه . برادر شوهرمم چون به خاطر خیانت اون خانوم ازشون جدا شدند اصلا علاقه ای به صحبت با اون خانم رو ندارند.
برادر شوهرم بسیار مستاصله ، میگه حتی بردم بهش نشون دادم اگر درس نخونه به جای خوبی نمیرسه . اگه هم یکی دو بار به درس بچه نرسه و امضا نکنه معلم نامه میزنه . یعنی بنده خدا همه کاری کرده .
ممنون میشم راهنمایی کنید .
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید